بی تو ای آرام جانم زندگانی چون کنم
چون تو پیش من نباشی شادمانی چون کنم
هر زمان گویند دل در مهر دیگر یار بند
پادشاهی کرده باشم پاسبانی چون کنم
داشتی در بر مرا اکنون همان بر در زدی
چون ز من سیر آمدی رفتم گرانی چون کنم
گر بخوانی ور برانی بر منت فرمان رواست
گر بخوانی بنده باشم ور برانی چون کنم
هر شبی گویم که خون خود بریزم در فراق
باز گویم این جهان و آن جهانی چون کنم
بودم اندر وصل تو صاحبقران روزگار
چون فراق آمد کنون صاحبقرانی چون کنم
هست آب زندگانی در لب شیرین تو
بی لب شیرین تو من زندگانی چون کنم
ساختم با عاشقان تا سوختم در عاشقی
پس کنون بی روی خوبت کامرانی چون کنم
هم قضای آسمانی از تو در هجرم فکند
دلبرا من دفع حکم آسمانی چون کنم
بر جهان وصل باری بنده را منشور ده
تات بنمایم که من فرمان روانی چون کنم
من چو موسی ماندهام اندر غم دیدار تو
هیچ دانی تا علاج لن ترانی چون کنم
نیستم خضر پیمبر هست این مفخر مرا
چاره و درمان آب زندگانی چون کنم
مر مرا گویی که پیران را نزیبد عاشقی
پیر گشتیم در هوای تو جوانی چون کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل بیانگر عواطف عمیق شاعر در فراق محبوبش است. او از ناامیدی و غم ناشی از دوری معشوق سخن میگوید و زندگی بدون او را بیمعنا میداند. شاعر به شدت به عشق و وصال میاندیشد و از حکمتهای آسمانی که او را در هجران قرار داده، شکایت میکند. او به خاطرات خوشایند زمان وصال اشاره میکند و از اینکه اکنون در حسرت و غم به سر میبرد، مینالد. در نهایت، شاعر خواهان بازگشت به دوران عشق و وصال و زندگی با محبوب است و غم و اندوه جدایی را غیرقابل تحمل میداند.
هوش مصنوعی: بدون تو ای مایه آرامش من، چگونه میتوانم زندگی کنم؟ وقتی تو پیش من نیستی، چطور میتوانم شاد باشم؟
هوش مصنوعی: هر بار که میگویند دل باید به عشق دیگری بسته شود، فکر میکنم که چگونه میتوانم از عشق خود مراقبت کنم و از آن守 داری کنم.
هوش مصنوعی: تو زمانی در آغوش من بودی، اما اکنون در را به روی من بستهای. وقتی از من خسته شدی، من چگونه باید با سنگینیِ این جدایی کنار بیایم؟
هوش مصنوعی: اگر مرا بخوانی یا طرد کنی، بر تو تسلیم هستم. اگر مرا بخوانی، بندهات میشوم و اگر مرا برانی، نمیدانم چه کار باید بکنم.
هوش مصنوعی: هر شب به خودم میگویم که به خاطر دوریات، جانم را فدای عشق کنم، اما باز هم میپرسم چگونه میتوانم میان این دنیا و آن دنیا زندگی کنم؟
هوش مصنوعی: در زمان وصال تو، من در اوج خوشبختی و آرامش بودم. اما حالا که جدایی پیش آمده، نمیدانم چه باید بکنم و چگونه با این غم کنار بیایم.
هوش مصنوعی: آب زندگی در لبان شیرین تو وجود دارد و بدون لبان شیرین تو، من چگونه میتوانم زندگی کنم؟
هوش مصنوعی: من با عشق و عاشقان زندگی کردم و در این راه به سوختنم رسید. حالا که بیوجود محبوب تو هستم، چگونه میتوانم به خوشبختی دست یابم؟
هوش مصنوعی: عزیزم، سرنوشت آسمانی مرا در دوری از تو قرار داده است. اما من چگونه میتوانم این حکم آسمانی را رد کنم؟
هوش مصنوعی: خدایا، به من قدرت و هدایت بده تا بتوانم راه درست و حقیقی را نشان دهم و بفهمم چگونه باید زندگی کنم.
هوش مصنوعی: من مانند موسی در غم دیدن تو ماندهام. آیا میدانی چگونه میتوانم درمان کنم وقتی نمیتوانم تو را ببینم؟
هوش مصنوعی: من مانند خضر، که پیامبری است جاودانه، نیستم. او دارویی برای مشکلات و درمان زندگی دارد، اما من نمیدانم چگونه باید از آب زندگی بهرهبرم.
هوش مصنوعی: به من بگو که آیا عاشقی در سن پیری مناسب است؟ ما در عشق تو به سن پیری رسیدیم، حالا چه کنیم تا همچنان جوانی را احساس کنیم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بی تو ای آرام جانم زندگانی چون کنم
چون نباشی در کنارم شادمانی چون کنم
با غم هجر تو جانا، شادمانی چون کنم
چون سرآمد دور عمرم، زندگانی چون کنم
عاشقان را کامرانی باشد از دیدار یار
من که دور از یار گشتم، کامرانی چون کنم
موسی آسا یافتم ره تا به طور قرب دوست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.