جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹
بیش ازین طاقت هجرانم نیست
برگ این دیده گریانم نیست
دل و جان گرچه عزیزند مرا
نیست در خورد چو جانانم نیست
گفتم از تو سخنی وز من جان
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۵ - شکایت کردن هفت مظلوم
روز ناخورده، کاب و نانم نیست
شب نخفته، که خان و مانم نیست
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۹
علم الله که دگر طاقت هجرانم نیست
بی وجودت فرحی در تن بی جانم نیست
جمع چون باشم و آسوده دل و خوش خاطر
دیر شد تا به کف آن زلف پریشانم نیست
شدم از نقش خیال تو چو سوزن باریک
[...]
اوحدی » جام جم » بخش ۷۶ - سخنی چند بر سبیل موعظه
روز ازین فتنهها امانم نیست
شب نشینم، که شب نشانم نیست
عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷
بیش از این برگ فراق رخ جانانم نیست
بیش از این قوت سرپنجهٔ هجرانم نیست
کردهام عزم سفر بو که میسر گردد
میکنم فکر و جز این چاره و درمانم نیست
روی در کعبهٔ جان کرده به سر میپویم
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۸
مهربانی ز دلستانم نیست
میل دل جز به دوستانم نیست
شب وصل تو از خدا طلبم
غیر ازین هیچ داستانم نیست
بی قد و قامت چو شمشادت
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۹
درد هجران ز تو نهانم نیست
بیش ازین طاقت و توانم نیست
مهرت از دل نمی شود خالی
غیر یاد تو بر زبانم نیست
در فراق رخت شبان دراز
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۷
مشکل که به درد عشق درمانم نیست
جز آتش هجران تو در جانم نیست
گفتم که مگر به هجر صبرم باشد
روزی ز تو ای نگار و امکانم نیست
طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹
میرسد یار و دریغا سر و سامانم نیست
تحفهای جز گهر اشک به دامانم نیست
عاشقم عاشق و پروا ز رقیبانم نیست
آتشم آتش و پروا ز مغیلانم نیست
در تماشای بهشتم ز خیال رخ دوست
[...]
حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱
دمی نه کار زوی مرگ بر زبانم نیست
چرا که طاقت بیداد آسمانم نیست
بزیر تیغ تو من پر زدن هوس دارم
هوای بال فشانی ببوستانم نیست
خوشم که نیست مراروزن از قفس سوی باغ
[...]