×
عطار » بیان الارشاد (مفتاح الاراده) » بخش ۳ - آغاز سخن
چو آمد اختصاص ماش مانع
ببویش هر یکی گشتند قانع
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۱۰۳
عشق است زهرچه آن نشاید مانع
گر عشق نبودی ننمودی صانع
دانی که حروف عشق را معنی چیست
عین عابد و شین شاکر و قافش قانع
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۴۹
عشقست زهر چه آن نشاید مانع
گر عشق نبودی، ننمودی صانع
دانی که حروف عشق را معنی چیست
عین عابد و شین شاکر و قافست قانع
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۷۱ - در بیان آنکه چون چلبی حسامالدین قدساللّهسره از دنیا نقل کرد خلق جمع شدند و ولد را گفتند که «بجای والد بنشین و شیخی کن. تا اکنون بهانه میکردی که حضرت مولانا قدسنااللّهبسره العزیز چلبی حسامالدین را خلیفه کرده بود. در این حال که او نقل کرد باید که قبول کنی و بهانه نیاوری» و منقاد شدن ولد و قبول کردن شیخی را.
شاد گردد ز صنع از صانع
صنع از صانعش شود مانع
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل اول » بخش ۱ - الباب الاوّل فی معرفة ذات واجب الوجود تعالی و تقدس و فیه ثلاثة فصول: الفصل الاول فی معرفة وجوده تعالی علم الیقین
چیست تسبیحهای بی مانع
جز دلالت ز صنع بر صانع
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل چهارم » بخش ۱ - الفصل الرابع فی ارادته تعالی و تقدس علم الیقین
نافع و ضار و معطی و مانع
کیست جز حی قادر صانع
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۷ - پوست پوشیدن مجنون و به میان گوسفندان لیلی درآمدن و به حوالی خیمه گاه وی رفتن
این پوست بود ز دوست مانع
از دوست شو به پوست قانع
وحشی بافقی » ناظر و منظور » یاد نمودن ناظر از بزم آشنایی و ناله کردن از اندوه جدایی و شکایت بخت نامساعد بر زبان آوردن و حکایت طالع نامناسب بیان کردن
ز جانان با وداعی گشته قانع
ز آن هم بخت بد گردیده مانع
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۱۲ - حسینی قزوینی
فکر کن در صنایع صانع
به مقالات لب مشو قانع
صفی علیشاه » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۹
گر حق طلبی بحق خود شو قانع
حق همه کس ز حق رسد بیمانع
از حق خود ار زیاد خواهی ندهند
پیمانه بود دست و عطای صانع