گنجور

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۵۰

 

مرا سعد دین داد پیراهنی

که از دیدنش دیده حیران شدی

ز فرسودگی وقت پوشیدنش

تن مرد پوشیده عریان شدی

به هرجا که آسیب سریافتی

[...]

انوری
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۶ - حکایت انگشتری و شُبان

 

چو سوی کف دست گردان شدی

شبانه ز بیننده پنهان شدی

نظامی
 

عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

روز آن بلبل سوی بستان شدی

بازگشتی شب بر سفیان شدی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش پانزدهم » بخش ۱ - المقالة الخامسة عشر

 

از خطاب حق بهشت جان شدی

باغ ابراهیم را ریحان شدی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش پانزدهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

شرع را از طبع نافرمان شدی

کور بودی در کبودی زان شدی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و ششم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

گفت ای صوفی چرا حیران شدی

این چه افتادت که سرگردان شدی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و دوم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

در غمش از بس که سرگردان شدی

گوئیا یک گوی و صد چوگان شدی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۰ - حكایت استاد نقاش

 

راز صورت را به معنی جان شدی

با رموز کلّ خود شادان شدی

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم

 

گرد سر در تیغ او گردان شدی

پرده از هیبت برو لرزان شدی

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۱ - امتحان پادشاه به آن دو غلام کی نو خریده بود

 

نور هر گوهر کزو تابان شدی

حق و باطل را ازو فرقان شدی

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۰ - تتمهٔ نصیحت رسول علیه السلام بیمار را

 

کی ز سنگی چشمه‌ها جوشان شدی

در بیابان‌مان امان جان شدی

مولانا
 

سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۹ - زمستان

 

ز گلنار منقل چو بستان شدی

به بستان بسی مرغ بریان شدی

سلمان ساوجی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۲

 

مشک تر بر برگ گل سودی بلای جان شدی

کار جان چون ساختی غارتگر ایمان شدی

گرد لعل جانفزای خود فزودی خط سبز

خضر را رهبر به سوی چشمه حیوان شدی

می شکافی موی در سر ضمیر دیگران

[...]

جامی
 

حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳۳۹

 

بستم چو دل به مهر تو، نامهربان شدی

سرگرم جام لطف شدم، سرگران شدی

حزین لاهیجی
 
 
۱
۲