رایضانی که کره رام کنند

توسنان را چنین لگام کنند

اگر تو برشکنی دوستان سلام کنند

که جور قاعده باشد که بر غلام کنند

هزار زخم پیاپی گر اتفاق افتد

ز دست دوست نشاید که انتقام کنند

به تیغ اگر بزنی بی‌دریغ و برگردی

[...]

همچو اصحاب سبت دام کنند

رَبْوْ را محض بیع نام کنند

چو مطربان سحر آهنگ زیر و بام کنند

معاشران صبوحی هوای جام کنند

بیک کرشمه مکافات شیخ و شاب دهند

بنیم جرعه مراعات خاص و عام کنند

مرا بحلقه ی رندان درآورید مگر

[...]

خام خم را ز لبت، رنگ اگر وام کنند

زاهدان نیز در آن خم طمع خام کنند

چون برد لعل تو از جام تنم جان کهن

ساقیان جان نو آرند و در آن جام کنند

عاشقان جان ز پی مصلحتی می‌خواهند

[...]

بیدلان کوی تو مقام کنند

با غمت ترک ننگ و نام کنند

نازنینان شهر، هر روزی

فتنه از نرگس تو وام کنند

من که خوارم بکوی تو چه عجب

[...]

خوب رویان چو صید عام کنند

ناوک از غمزه تو دام کنند

آن دو چشمان مست خواب آلود

خواب بر چشم ما حرام کنند

عاشقان میپزند سودایش

[...]

مغان به پیش بتی گر شبی سلام کنند

به پیش خویش همه هندوان غلام کنند

ولی تو بت چو درآئی بسومنات از ناز

بتان بسجده در آینده و احترام کنند

برایضی چو بتان طره دو تا تابند

[...]

دمی که باده عشترت بتان به جام کنند

به نزد دردکشان ترک ننک و نام کنند

مدام خنده بدان می کشان زند ساغر

که نان پخته خود را ز گریه خام کنند

شود چو دست تظلم دراز باز بر او

[...]

دلم به حال تو ای دوست دار ایران سوخت

که چون تو شیر نری را در این کُنام کنند

تمام خلق خراسان به حیرتند اندر

که این مقاتلۀ با تورا چه نام کنند

به چشم مردم این مملکت نباشد آب

[...]

کسان که شور به ترک سلاح عام کنند

خدنگ غمزهٔ خونریز را چه نام کنند؟

مسلمست که جنگ از جهان نخواهد رفت

ز روی وهم گروهی خیال خام کنند

گمان مبر که برای نمونه مدعیان

[...]

گر انگلیس و فرانس از تو احترام کنند

بدین هواست که آخر تو را تمام کنند

داد فرمان که قتل‌عام کنند

کارشان در شبی تمام کنند