ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۳
شبی خیال تو بر من بصد دلال گذشت
غلام خوابم از آنشب که آنخیال گذشت
بر آمد از تتق غیب چون غزاله ز میغ
بمن نمود رخ از دور و چون غزال گذشت
چنان نمود مرا در نظر ز غایت لطف
[...]
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۶
شبی که بی تو برین پیر خسته حال گذشت
شبی گذشت که گویی هزار سال گذشت
مگر بیایی و عمری نوم دهی از وصل
که عمر من همه دور از تو در ملال گذشت
خبر نداشتم از بیخودی که چون رفتی
[...]
عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲
گذشت و بر من عاجز ببین چه حال گذشت
که شاهباز به کبک شکسته بال گذشت
ز غمگساریم ای دوستان بیاسایید
که دردها ز فسون کارها ز حال گذشت
ملال عالمیان دم به دم دگرگون است
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۲
سحر به سوی چمن یار چون شمال گذشت
ز لطف جلوه اش آب از سر نهال گذشت
مدار مجلس افتادگان به او افتاد
ستم به جام جم از ساغر سفال گذشت
چنان نمود محبت به من صف آرایی
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۵۷۲
زمن مپرس که چون بر تو ماه و سال گذشت ؟
که روز من به شتاب شب وصال گذشت
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۹
ز من مپرس که چون بر تو ماه و سال گذشت
که روز من به شتاب شب وصال گذشت
درین ریاض من آن عندلیب دلگیرم
که نوبهار و خزانم به زیر بال گذشت
گرفت دامن من چون گلاب، گریه تلخ
[...]
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۶۷
دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت
ز رشک دیده چه گویم به دل چه حال گذشت
به گلشنی که درآید به جلوه نخل قدش
چو ابر از سر سرو، آب انفعال گذشت
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۲
به فکر دل لبم از ربط قیل و قالگذشت
چسان نفسکشم آیینه در خیال گذشت
کجاستتاب ز خودرفتنیکهچون یاقوت
به عرضگردش رنگم هزار سالگذشت
بهار یأس ز سامان بینیازیها
[...]
میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او
دو هفته بر من در آن سیاهچال گذشت
در آن دو هفته چه گویم به من چه حال گذشت؟
دو هفته مثل دو هفتصد هزار سال گذشت
پس از دو هفته از آنجا یک از رِجال گذشت