گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش چهلم » بخش ۱ - المقالة الاربعون

 

ای شده هم در جوال خویشتن

میپرستی هم خیال خویشتن

عطار
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۱

 

تا بما دیدی جمال خویشتن

واقفی کلی ز حال خویشتن

عشق در آئینه روی خویش دید

گشت مفتون برجمال خوریشتن

عشق در هرجا ظهوری میکند

[...]

اسیری لاهیجی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۱

 

تا بما دیدی جمال خویشتن

واقفی کلی ز حال خویشتن

اسیری لاهیجی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۴۱۵- مولانا وفایی سمنانی

 

شمع و من هر یک بکنجی از ملال خویشتن

من بحال خویش گریم او بحال خویشتن

سام میرزا صفوی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۱۳

 

چند چون طاوس باشی محو بال خویشتن؟

زیر پای خود نبینی از جمال خویشتن

کم مباش از مرغ بسمل در شهادتگاه عشق

می ز خون خود کن و مطرب ز بال خویشتن

چون مه از نقصان دل خود را مخور، خورشید باش

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۱۴

 

آدمی را نیست خصمی چون جمال خویشتن

حلقه فتراک طاوس است بال خویشتن

این کهنسالان که می دزدند سال خویشتن

کهنه دزدانند در تاراج مال خویشتن

صحبت روشندلان باشد حصار عافیت

[...]

صائب تبریزی
 

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵۵ - در شرح حال خود و رجوع به‌ قتال آن شاه ذوالجلال

 

وا بِهِل‌ ما را به‌ حال خویشتن‌

تا که‌ خود نوشیم‌ قال خویشتن‌

صفی علیشاه
 

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵ - کنج ملال

 

خلوتی داریم و حالی با خیال خویشتن

گر گذاردمان فلک حالی به حال خویشتن

ما در این عالم که خود کنج ملالی بیش نیست

عالمی داریم در کنج ملال خویشتن

سایه دولت همه ارزانی نودولتان

[...]

شهریار