آدمی را نیست خصمی چون جمال خویشتن
حلقه فتراک طاوس است بال خویشتن
این کهنسالان که می دزدند سال خویشتن
کهنه دزدانند در تاراج مال خویشتن
صحبت روشندلان باشد حصار عافیت
آب در گوهر نمی گردد ز حال خویشتن
در تلاش اوج عزت هر که می سوزد نفس
سعی چون خورشید دارد در زوال خویشتن
می کشد در خاک و خون رنگین لباسی خلق را
حلقه فتراک طاوس است بال خویشتن
بر گلوی خود ز غیرت می گذارم چون سبو
گر برآرم از بغل دست سؤال خویشتن
غنچه خسبی دارد از سیر چمن فارغ مرا
هست باغ دلگشایم زیر بال خویشتن
در جهان خاکساری خسرو وقت خودم
کم نمی دانم ز جام جم سفال خویشتن
منت درمان ز بی دردان کشیدن مشکل است
از طبیبان می کنم پوشیده حال خویشتن
چون کسی کز چشم بد معشوق را دارد نگاه
صائب از مردم نهان دارم ملال خویشتن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره اهمیت خودشناسی و زیبایی روحی است. شاعر بیان میکند که بزرگترین دشمن انسان، خود اوست و از خود غفلت کردن به معنای از دست دادن ارزشهای انسانی است. او به کهنسالانی اشاره میکند که زمان خود را به بیهودگی میگذرانند و از داشتههای خود بهرهای نمیبرند. گفتگو با انسانهای روشنفکر و درستکار میتواند پناهگاهی برای انسان باشد تا از مشکلات و چالشها به دور بماند. شاعر به تلاش برای رسیدن به عزت و مقام والای انسانی نیز اشاره میکند و یادآوری میکند که در این راه، باید با خود و مشکلات درونیمان روبرو شویم. این اثر در نهایت تأکید دارد بر این که انسان باید به درون خود نگاه کند و از خودآگاهی برای بهبود زندگیاش استفاده کند.
هوش مصنوعی: انسان هیچ دشمنی ندارد که مانند زیبایی خود او باشد. زیبایی خود او مانند حلقهای است که بال طاووس را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: افراد سالخوردهای که عمر خود را به بهرتربودن و افزایش ثروت عبور میدهند، در واقع در حال از دست دادن سالهای عمر خودشان هستند و به نوعی در حال انجام دزدی از خودشان به شمار میروند.
هوش مصنوعی: صحبت افراد روشنضمیر و با درایت، مثل دژ و پناهگاه از ناملایمات زندگی است و اگر کسی در درون خود ناآگاهی و مشکلاتی داشته باشد، نمیتواند از زیبایی و ارزشهای واقعی زندگی بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: هر کسی که در مسیر عزت تلاش میکند، مانند خورشیدی است که در حال غروب خود را فدای تلاش و کوشش میکند. گرچه ممکن است در این راه دچار مشکلات و چالشها شود، اما انرژی و پشتکار او باعث میشود که در این مسیر باقی بماند.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تصویرسازی از وضعیت انسانها میپردازد. او به تصویر رنگین و جذاب زندگی اشاره دارد که ممکن است در آن ظلم و سختی وجود داشته باشد. این زندگی مانند یک لباس زیبا است که انسانها را به خود جلب میکند، اما در عین حال با درد و رنجی که در زیر آن نهفته است، همراه است. به نوعی، شاعر به تضاد زیبایی و زشتی زندگی و چالشهای آن اشاره میکند.
هوش مصنوعی: من از روی غیرت، حالتی شبیه به سبو بر روی گلوی خود میگذارم، چون اگر از کنار خودم سوالی بپرسم، ممکن است به دردسر بیفتم.
هوش مصنوعی: غنچهای که خوابیده، از دیدن زیباییهای چمن بیخبر است. من در باغ دلانگیزم زیر سایه خودم، احساس آزادی و خوشبختی میکنم.
هوش مصنوعی: من نمیدانم که زمانم در این دنیا چقدر کم است، زیرا به وسیلهٔ جام جمی که از خاک خودم ساختهام، احساس بزرگی و غربت نمیکنم.
هوش مصنوعی: درمان دردها را از کسانی که خود هیچ دردی را نمیشناسند، سخت میدانم. به همین دلیل، به پزشکان نمیگویم که چه احساسی دارم و حال خود را پنهان میکنم.
هوش مصنوعی: همچون کسی که به خاطر نگاه کردن به معشوقش از چشم بد، خود را از دیگران پنهان کرده است، من نیز غم و ناراحتیام را از مردم پنهان میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چند چون طاوس باشی محو بال خویشتن؟
زیر پای خود نبینی از جمال خویشتن
کم مباش از مرغ بسمل در شهادتگاه عشق
می ز خون خود کن و مطرب ز بال خویشتن
چون مه از نقصان دل خود را مخور، خورشید باش
[...]
خلوتی داریم و حالی با خیال خویشتن
گر گذاردمان فلک حالی به حال خویشتن
ما در این عالم که خود کنج ملالی بیش نیست
عالمی داریم در کنج ملال خویشتن
سایه دولت همه ارزانی نودولتان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.