سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹۰
نمیداند مگر آنکس مراد از کشف حال آید
که کشف حال را در حال بیحالی زوال آید
زوال حال آن باشد کمال حال بیحالان
که درگاه زوال حال بیحالان مجال آید
اگر چه هر که در کوی هدی باشد به شرع اندر
[...]
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
گهی بر خطّ او در قال آید
گهی بر خال او در حال آید
مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۳۴
از لطف تو قد سرو را حال آید
وز رشک رخ تو ماه بدحال آید
ور با تو کند برابری آینه وار
در پای تو افتاده چو خلخال آید
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۳۳ - ملاقات پیر کار دیده با جوان نورسیده
لیک چون دل به غفلت آلاید
خونت از دیدگانت بپالاید
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ پنجم در ذکر شعرا » ۴۳۵- مولانا حسبی اصفهانی
ملک روزی که در قبر من از بهر سوؤال آید
چو بیند کشته عشقیم رحمش در خیال آید
قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۵۹
زان ره که نسیمش به مه و سال آید
کام دل من آید و فیالحال آید
از جذبه شوقم چه عجب، گر ز سفر
یار آید و مژدهاش ز دنبال آید
سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۵
به سوی کلبه ام شامی که آن شمع وصال آید
دل از سینه بیرون همچو فانوس خیال آید
شود مژگان به چشم اشکبارم نخل بارآور
در آغوش تماشایم اگر آن نونهال آید
به دست زلف غمازش مگر افتاده مکتوبم
[...]
ملکالشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۸۵ - فیض شمال
ز البرز بزرگ در شمال ری
هر شب دم دلکش شمال آید
از باد شمال مشکبو هر دم
جان رقصد و دل به وجد و حالآید
وز عطر خوش گل و ریاحینش
[...]