عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۸۶ - آمدن ارهنگ به میدان خورشید مینو گوید
چو بر کبر او تیر یاری نکرد
به تیر و کمان استواری نکرد
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸
دلم جز تو آهنگ یاری نکرد
به غیر از تو میل کناری نکرد
به طرف چمن در خزانی نرفت
تماشای گل در بهاری نکرد
به راه تو بر هیچ خاکی ندید
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۹
ای مسلمانان فغان کان یار من یاری نکرد
با من بیچاره هرگز رسم دلداری نکرد
ما عزیز مصر جان بودیم باری در جهان
از چه رو آخر بگو با ما بجز خواری نکرد
ای بسا زاری که کردم در غم رویش ولی
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۰
یار من با من وفاداری نکرد
دل ببرد از دست و دلداری نکرد
از سحاب اشک در دریای غم
غرقه گشتم هیچ غمخواری نکرد
یار در روزی چنین یاری کند
[...]
جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۷۵ - جواب نوشتن مادر اسکندر نامه ارسطو را
ولی گریه اش هیچ کاری نکرد
به آن آب دفع غباری نکرد
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۹
یار در دلداری ما هیچ خودداری نکرد
یا چنین تمکین بما تقصیر در یاری نکرد
دیدمش در خواب و گردیدم به گردش تا سحر
کرد خواب آخر به من کاری که بیداری نکرد
عالمی را بی تو از شیون به تنگ آوردهام
[...]
بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲
در بر دلدار کی رفتم که دلداری نکرد
کی غم دل پیش او گفتم که غمخواری نکرد
کی به اوگفتم که بیمارم چو چشمت از غمت
کو به بالینم نشدحاضر پرستاری نکرد
کی به اوگفتم که از هجرت دلی دارم خراب
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » چهار خطابه » خطابهٔ اول
هیچ کس از بهر تو کاری نکرد
هیچ عددسنج، شماری نکرد