نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور
در آن گلشن چو سرو آزاد میباش
چو شاخ میوهٔ تر شاد میباش
عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۴) حکایت زنان پیغامبر
نواله از جگر کن شاد میباش
ولی درخون دل آزاد میباش
عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۹) حکایت آن مرغ که در سالی چهل روز بیضه نهد
بهرچت او دهد دلشاد میباش
وگر ندهد خوش و آزاد میباش
عطار » خسرونامه » بخش ۶۶ - رسیدن خسرو و گل با هم و رفتن به روم
مکن کبر و بعدل و داد میباش
قدم بر عدل نه آزاد میباش
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۰ - در سلوک و وصول فرماید
ز لطف و قهر جانان شاد میباش
چو منصور از جهان آزاد میباش
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۲ - در نموداری عشق به هر انواع گوید
ازین مستی که داری شاد میباش
ز جزو و کل به کل آزاد میباش
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۴ - در معنی و هو معکم اینما کنتم و حقیقت کل فرماید
ایا آدم در ایندم شاد میباش
بجز من از همه آزاد میباش
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۹ - در دعا کردن آدم در حضرت حق مر فرزندان را و شفیع آوردن پیغامبر علیه السّلام
مخور این گندم وآزاد میباش
درون جنّتم دلشاد میباش
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۳ - در هاتف شب و آواز دادن و رهنمائی کردن مرد درویش را فرماید
بکن مر خدمت دل شاد میباش
نشین فارغ ز کل آزاد میباش
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۹ - بود این آن زمان از خویش پنهان
یکی را کن تمام و شاد میباش
بروی دوست تو آزاد میباش
اوحدی » منطقالعشاق » بخش ۷۰ - نامهٔ دهم از زبان معشوق به عاشق
مخور اندوه، ازین پس شاد میباش
ز بند هر غمی آزاد میباش
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۴۴ - پرسیدن دایه از زلیخا سبب گداختن و سوختن وی را در مشاهده شمع جمال یوسف علیه السلام
به رویش خرم و دلشاد می باش
ز غم های جهان آزاد می باش
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۷۲ - شکایت از فلک پر نکایت که اژدهاوار گرد عالمیان حلقه کرده و همه را به دایره تصرف خود درآورده بر یکی زخم زند و بر دیگری زهر افکند نه هیچ از دست رفته را با وی دست ستیز و نه هیچ از پای افتاده را از وی پای گریز
به داغ نامرادی شاد می باش
به غل بندگی آزاد می باش
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۹
بغم خوردن بنه دل شاد میباش
خدا را بندهٔ آزاد میباش
هوا را پشت پا زن خاک ره شو
تهی دست از جهان چون باد میباش
بر افکندگان افکندگی کن
[...]