ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۶۳ - ساختن حوضها برای درمان مصروعان
درآورد دیوارش از گِردِ آب
کشیده سر کنگره بر سحاب
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۶۴ - ساختن گنبد و بتی بر چهر خویش
چو رفتی به برج حمل آفتاب
برافروختی ناگهان گاه خواب
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۶۵ - شارستانی به نام ارم
دگر شارسْتانی ست از سیم ناب
به شکل عقابی سر اندر سحاب
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۶۶ - چهار طاقی نزدیک شهر ارم
به گاه بهاران که باران و آب
بود درخور، آن در که بر آفتاب
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۶۸ - ساختن طلسم در افریقیه
به دیگر مناره فرو ریزد آب
برون آید از زیرش اندر شتاب
ایرانشان » بهمننامه » دیباچه » بخش ۱ - دیباچه
سراسر جو هامون برآمد چو آب
به فرمان دادار فرد وهاب
ایرانشان » بهمننامه » دیباچه » بخش ۱ - دیباچه
ستاره دمان از تف آفتاب
نهان گاو ماهی شده زیرِ آب
ایرانشان » بهمننامه » دیباچه » بخش ۱ - دیباچه
ز باد و ز آتش و ز خاک و ز آب
زمین و در و دشت کوه و سحاب
ایرانشان » بهمننامه » دیباچه » بخش ۵ - در ستایش سلطان محمد گوید
ز دادش خورد میش با گرگ آب
نهد خایه تیهو به زیر عقاب
ایرانشان » بهمننامه » دیباچه » بخش ۵ - در ستایش سلطان محمد گوید
خدنگش در آرد ز گردون عقاب
کمندش کشد قرصه آفتاب
ایرانشان » بهمننامه » دیباچه » بخش ۵ - در ستایش سلطان محمد گوید
پسر چون ندارد نشانهای باب
از او زود گیرد زمانه شتاب
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۱ - آغاز داستان
سوی آسمان شد به پَرِّ عقاب
جهان ویژه بگرفت افراسیاب
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۲ - بر تخت نشستن شاه بهمن بن اسفندیار و آفرین خواندن پهلوانان
چو والاگهر باشد از مام و باب
ز فرمان او کس نگیرد شتاب
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۳ - گفتار اندر صفت دختر شاه صور از گفتار رستم دستان
نپرد ز بالای سرشان عقاب
نبیند همان چهرشان آفتاب
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۴ - نامه نوشتن رستم زال پیش شاه کشمیر
ترا بخت فرخ در آمد ز خواب
ز فرمان شاه جهان سر متاب
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۵ - رفتن پارس پیش شاه صور و رسانیدن نامه رستم به او
دهد مر یکی را درنگ و شتاب
دهد مر یکی را شرنگ و شراب
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۶ - خواب دیدن شاه صور و تعبیر کردن کتایون
بَرِ دختر آمد هم اندر شتاب
بدو بار گفت آنچ دیدش به خواب
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۷ - در آمدنِ لؤلؤ پیش کتایون و شکایت کردن از پارس
چو از دیده برداشت آزرم آب
همه جز تباهی نبیند به خواب
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۸ - نامه فرستادن شاه صور با پارس از بهر لؤلؤ به رستم
به کین سیاوخش ز افراسیاب
نماند ایچ تخمه هم از خشک و آب
ایرانشان » بهمننامه » آغاز داستان » بخش ۹ - آگاهی یافتن شاه بهمن از آمدن پارس با دختر شاه کشمیر
نه دل شد ز پیوندشان پر شتاب
نه دو دیدهشان آرزومند خواب