گنجور

 
۱
۲
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۹۱

 

دل‌ گر نه داغ عشق فروزد کباب ‌کن

در خانه‌ای ‌که‌ گنج نیابی خراب کن

نامحرم کرشمهٔ الفت کسی مباد

باب ترحمیم زمانی عتاب‌ کن

هستی فریب دولت بیدار خوردن‌ست

[...]

۱۲ بیت
بیدل دهلوی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۵۸

 

بگشای زلف و طرهٔ سنبل به تاب کن

در دامن نسیم صبا مشک ناب کن

تنها ز باده، رنج خمارت نمی‌رود

یک جرعه خون گرم مرا در شراب کن

مطرب کفت ز دامن مطلب جدا مباد

[...]

۹ بیت
حزین لاهیجی
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۲۳

 

ساقی بیا و میکده را فتح باب کن

مینای می برآر و بمجلس شتاب کن

تا زآب دیده سرخ کنم رنگ زرد خویش

از خون دل بساغر چشمم شراب کن

بگشا نقاب زلف ز رخسار مهوشت

[...]

۷ بیت
نورعلیشاه
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲۰ - بی نوایی که عاشق دختر پادشاه شد

 

روی اندر مسجد و محراب کن

طعمه اندر نان جو کشک آبکن

۱ بیت
ملا احمد نراقی
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳

 

ما را ز مجرمان در خود حساب کن

خواهی ببخش و خواهی افزون عذاب کن

۱ بیت
صفی علیشاه
 

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۳۷

 

لطف بر این گوهر نایاب کن

از قبول حضرتش سیراب کن

۱ بیت
عمان سامانی
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۷

 

گیسو به رخ بیفکن و مه را نقاب کن

خاک سیه به فرق سر آفتاب کن

شد آب همچو سنگ ز تأثیر برد دی

تو ز آب آتشین جگر سنگ، آب کن

ساقی بهار آمد و در دست می پرست

[...]

۸ بیت
افسر کرمانی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۵ - ورود سر مطهر به دیر راهب

 

رحم بر من با دل بی‌تاب کن

اندر این صحرا مرا سیراب کن

۱ بیت
صامت بروجردی
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » زهره و منوچهر » بخش ۲

 

مشت خود از چشمه پر از آب کن

سر به پیِ من نه و پرتاب کن

۱ بیت
ایرج میرزا
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۵۹ - خسروان بیگانه‌پرست وکلای خائن!

 

ای طرّه‌ات کلف به رخ آفتاب‌کن

روی تو آفتاب و مه اندر نقاب‌کن

تیر نگاه چشم تو رستم به غمزه دوز

مویت کمند گردن افراسیاب‌کن

آهوی جان شکار دو چشمت به گاه خشم

[...]

۸ بیت
عارف قزوینی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۳۰