گنجور

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ اول در ذکر سلاطین » ۱۳- سلطان یعقوب

 

تا دل مرد خدا نامد بدرد

هیچ قومی را خدا رسوا نکرد

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ اول در ذکر سلاطین » ۱۳- سلطان یعقوب

 

خار هر کید که بد خواه براه تو نهاد

خنجری گشت که جز در جگر او نخلید

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ اول در ذکر سلاطین » ۱۳- سلطان یعقوب

 

دنیا که در او ثبات کم می بینم

در هر فرحش هزار غم می بینم

چون کهنه رباطی است که از هر طرفش

راهی به بیابان عدم می بینم

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ اول در ذکر سلاطین » ۱۴- سلطان سلیم

 

این سفر کردن و این بی سر و سامانی ما

بهر جمعیت دلهاست پریشانی ما

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ اول در ذکر سلاطین » ۱۵- سلطان سلیمان

 

« یکی را ز بخت سیه برکشد

یکی را ز تخت کیان سرکشد

« نه زین شاد باشد نه ز آن دردمند

چنین است رسم سرای بلند

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ اول در ذکر سلاطین » ۱۵- سلطان سلیمان

 

هم سیادت در حسب، هم پادشاهی در نسب

کو سلیمان تا به انگشتش کند انگشتری

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ اول در ذکر سلاطین » ۱۵- سلطان سلیمان

 

دیده از آتش دل غرقه در آبست مرا

کار این چشمه، ز سر چشمه خرابست مرا

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ اول در ذکر سلاطین » ۱۷- عبیدالله خان بن سلطان محمود

 

دوست ساقی شد دلا جام محبت نوش کن

نیست وقت گفتگو دم در کش و خاموش کن

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ اول در ذکر سلاطین » ۱۸- شاه عادل

 

کهن شد قصه مجنون حدیث درد من بشنو

بهر افسانه عمر خود مکن ضایع سخن بشنو

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ اول در ذکر سلاطین » ۱۹- میرزا شاه حسین

 

دامن بمیان بر زده جانانه ام امروز

من عاشق آن طور یتیمانه ام امروز

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۰- میرعبدالباقی

 

مسکن شده کوچه ملامت ما را

ره نیست بوادی سلامت ما را

درویشانیم ترک عالم کرده

اینست طریق تا قیامت ما را

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۲- امیر معز الدین محمد

 

به پیش شمع رخت آفتاب یعنی چه

به پیش خال و خطت مشکناب یعنی چه

خیال نرگس مستت ز دست برد مرا

و گر نه با دل پر درد خواب یعنی چه

عرق بروی تو هر کس که دید میگوید

[...]

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۲- امیر معز الدین محمد

 

تا دور ز محمل جمالت شده ام

نومید ز دولت وصالت شده ام

پیوسته بود خیال تو مونس جان

شرمنده ز الطاف خیالت شده ام

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۸- امیر هادی

 

بجان رسید دل از محنت جهان ما را

اجل کجاست که منت نهد بجان ما را

رقیبان معتبر در کوی او، من خوار و زار آنجا

سگان را پیش او صد قدر و من بی اعتبار آنجا

نهادی بر دلم داغ نهان و سوختی جان را

[...]

سام میرزا صفوی
 
 
۱
۳۱۶
۳۱۷
۳۱۸
۳۱۹
۳۲۰
۷۷۰