گنجور

 
سام میرزا صفوی

سید دانشمند خوش طبع پاکیزه روزگار بود و طبع زیبای او صراف در معانی و لطف عمیمش چاره ساز فقیران بوادی پریشانی، اصل وی از شکراب ری است و والد او میر عز الدین یوسف در ایام سلطان حسین میرزا بهرات رفته بود آن خلاصه سادات ترقی فرمود، در زمان سلطنت حضرت صاحبقران مغفور در خراسان بمنصب صدارت و امارت قیام و اقدام مینمودند، آخر بواسطه شرارت بعضی مفسدان بحکم امیرخان که حاکم خراسان بود در روز چهارشنبه هشتم رجب سنه سبع و عشرین و تسعمایه شهید شد، گویند در آن محل قطعه ای گفته و نزد امیر مذکور فرستاده این یک بیت از آنست .

بناحق ار چه مرا میکشی ولیک به بین

که عاقبت چه کند با تو خون ناحق من

و جناب امیر از غایت اخلاق پسندیده خلقی تخلص میکرده اند این دو سه مطلع از جمله اشعار ایشانست :

باستقبال قدت سرورا رفتار بایستی

بتعریف دهانت غنچه را گفتار بایستی

ما را هوای وصل تو از سر نمیشود

مشتاق خدمتیم و میسر نمیشود

زخیل اهل وفائیم در زمانه تو

سگ توئیم ولی دور از آستانه تو