گنجور

سعدالدین وراوینی » مرزبان‌نامه » باب نهم » رسیدن آزادچهر بمقصد و طلب کردنِ یهه و احوال با او گفتن

 

ز خرشید و سایه زمین آبنوس

همه دمِّ طاوس و چشمِ خروس

همه ساله با طفلِ گل مهد او

مطرّا همه جامهٔ عهد او

سعدالدین وراوینی
 

سعدالدین وراوینی » مرزبان‌نامه » باب نهم » صفت کوهی که نشیمن‌گاهِ عقاب بود و شرحِ مجلسِ او

 

وهم ازو افتان و خیزان رفتی، ار رفتی برون

عقل ازو ترسان و لرزان دادی، ار دادی نشان

سعدالدین وراوینی
 

سعدالدین وراوینی » مرزبان‌نامه » باب نهم » اتّصال آزادچهره بخدمتِ پادشاه و مکالماتی که میان ایشان رفت

 

ای که ز انصافِ تو صورتِ منقارِ کبک

صورتِ مقراض شد بر پر و بال عقاب

عقل ندارد شگفت گر شود از عدلِ تو

دانهٔ انجیر رز ، دامِ گلویِ غراب

سعدالدین وراوینی
 

سعدالدین وراوینی » مرزبان‌نامه » باب نهم » اتّصال آزادچهره بخدمتِ پادشاه و مکالماتی که میان ایشان رفت

 

هرچ پوی، خوبت آید همچو بر طاوس پر

هرچ گوئی نغزت آید چون نوا از عندلیب

سعدالدین وراوینی
 

سعدالدین وراوینی » مرزبان‌نامه » باب نهم » رجوعِ آزادچهره بخدمتِ شاه و ایرادِ نصایح

 

روزگارت همه خوش باد که در خدمتِ تو

روزگار و سر و کارم همه خوش می‌گذرد

سعدالدین وراوینی
 

سعدالدین وراوینی » مرزبان‌نامه » باب نهم » داستانِ مردِ باغبان با خسرو

 

بکاشتند و بخوردیم و کاشتیم و خورند

چو بنگری همه برزیگرانِ یکدگریم

سعدالدین وراوینی
 

سعدالدین وراوینی » مرزبان‌نامه » ذیل الکتاب

 

ببرد روزگارِ ایشان زود

گر در آن هیچ روزگار برند

سعدالدین وراوینی
 

سعدالدین وراوینی » مرزبان‌نامه » ذیل الکتاب

 

در زمانه کجاست محمودی

ورنه هر گوشهٔ و عنصر ئیست

سعدالدین وراوینی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۱

 

ای خانه و ضمیر تو خورشید و تیر ملک

ای در نظام دور جهان دستگیر ملک

هم قدر تو شکوه ملوک و صدور دهر

هم صدر تو پناه صغیر و کبیر ملک

در فیض مکرمت قلمت تا شکیب داد

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۲

 

شد علی الرغم حسود از مدد صدق و صفا

درگه حیدر کرار دوم صدر نعیم

فخر اولاد نبی، صدر جهان، مهدی عصر

معجزات شرف دولت و دین ابراهیم

دانش و دولت او راست معانی بنده

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۳

 

دوش خوابی دیده ام پیرایه تعبیر آن

صحنه ذات سپهر دولت و خورشید دین

بر زمینی دیدمی خود را ز رفعت چون سپهر

با جوانی از مشاهیر افاضل همنشین

در زمان پیدا شدی پیری که بر من تافتی

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۴

 

خردم دوش در مراتب فکر

گفت با ذروه ی سپهر برین

کای مقادیر جنبشت می عمر

کرده ار ساغر شهور و سنین

هم قضا را مراتب تعظیم

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۵

 

خدایگان صدور زمانه، مجد الملک

زهی متابع درگاه تو سپهر برین

توئی که انجم و افلاک را ز رفعت و قدر

ملازم در جاه و جلال تست چنین

که سر ز خط تو برداشت چو نقلم که بنانت

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۶

 

گرت باید که دریابی به تحقیق

وگر خواهی که بشناسی به برهان

نزول آیت توحید پیدا

سریر مسند تعریف پنهان

کمال حکمت اندر ملک تقوی

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۷

 

کید حسود اگر به مثل کوه آهنست

بگدازد از مهابت چین جبین من

ور خبث جهل پرور او سحر سامریست

عاجز شود ز معجز رای رزین من

ثعبان سحر خبث اعادیست کلک نظم

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۸

 

خمس و ثلث زوج و فردی را که ثلث خمس او

بی شک از حد عدد بیرون شود تنصیف کن

برقرار خویش بار دیگرش در ثلث مال

ضرب کن چون ضرب کردی آنگهی تضعیف کن

سدس و عشر و ثلث او را باز با این هر دو قسم

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۹

 

بنگار سبک دوازده، ده را

وآنکه بدو جا دوازده گردان

تصحیف کن آن دو قسم را و آنگه

ماری بمیان قسمها بنشان

آن لحظه که مار، مار گردانی

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۱۰

 

ستوده شمس دین ای صبح لفظت

بمهر از مشرق معنی دمیده

هم از لفظت معانی فخر کرده

هم از معنیت دعوی بگرویده

مقالت همچو اخبارت ستوده

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۱۱

 

زهی بپای تفکر بسیط عالم غیب

هزار بار بهر یک نفس بپیموده

سپهر قدر تو بگذشته از مدارج قدس

زمین جاه تو فرق سپهر فرسوده

بهیچ دور زمان چشم و گوش جان و خرد

[...]

امامی هروی
 
 
۱
۱۶۳
۱۶۴
۱۶۵
۱۶۶
۱۶۷
۷۷۰