گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » مربع

 

آن سرو سهی چه نام دارد؟

کان قامت خوش خرام دارد

خلقی متحیرند در وی

تا خود هوس کدام دارد؟

ماهی که به حسن او صنم نیست

[...]

اوحدی
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » سایر اشعار » شمارهٔ ۷ - فی المربع

 

الا ای ماه اوج دلربایی

که خیل نیکوان را پادشایی

مکن تا می توانی بی وفایی

که دور است از طریق آشنایی

زهی در دلربایی شوخ و چالاک

[...]

جامی
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۴

 

اگر به سوی من آیی ای مه

ز حال زارم شوی تو آگه

به رحم آید دل تو ناگه

نمایی با من تو لطف و احسان

به دام زلف و به تار گیسو

[...]

طغرل احراری
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی ابی الحسن علی الاکبر سلام الله علیه » شمارهٔ ۴ - أیضاً فی رثائه علیه السلام عن لسان امه

 

صبا برو تا بکوی جانان

که تا کنی تر دماغ جانان

ببر بگلزار نوجوانان

سلام این پیر ناتوان را

چه بگذری بر نهال اکبر

[...]

غروی اصفهانی
 
 
sunny dark_mode