گنجور

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۷ - ذره و خفاش

 

در آنساعت که چشم روز میخفت

شنیدم ذره با خفاش میگفت

که ای تاریک رای، این گمرهی چیست

چرا با آفتابت الفتی نیست

اگر ماهیم و گر روشن سهیلیم

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۹ - رفوی وقت

 

گفت سوزن با رفوگر وقت شام

شب شد و آخر نشد کارت تمام

روز و شب، بیهوده سوزن میزنی

هر دمی، صد زخم بر من میزنی

من ز خون، رنگین شدم در مشت تو

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷۱ - روباه نفس

 

ز قلعه، ماکیانی شد به دیوار

بناگه روبهی کردش گرفتار

ز چشمش برد، وحشت روشنائی

بزد بال و پر، از بی دست و پائی

ز روز نیکبختی یادها کرد

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷۲ - روح آزاد

 

تو چو زری، ای روان تابناک

چند باشی بستهٔ زندان خاک

بحر مواج ازل را گوهری

گوهر تحقیق را سوداگری

واگذار این لاشهٔ ناچیز را

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷۵ - زاهد خودبین

 

آن نشنیدید که در شیروان

بود یکی زاهد روشن روان

زنده‌دلی، عالم و فرخ ضمیر

مهر صفت، شهرتش آفاق گیر

نام نکویش علم افراخته

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۸۱ - سعی و عمل

 

براهی در، سلیمان دید موری

که با پای ملخ میکرد زوری

بزحمت، خویش را هر سو کشیدی

وزان بار گران، هر دم خمیدی

ز هر گردی، برون افتادی از راه

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۸۶ - شباویز

 

چو رنگ از رخ روز، پرواز کرد

شباویز، نالیدن آغاز کرد

بساط سپیدی، تباهی گرفت

ز مه تا بماهی، سیاهی گرفت

ره فتنهٔ دزد عیار باز

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۰ - شکنج روح

 

بزندان تاریک، در بند سخت

بخود گفت زندانی تیره‌بخت

که شب گشت و راه نظر بسته شد

برویم دگر باره، در بسته شد

زمین سنگ، در سنگ، دیوار سنگ

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۱ - شوق برابری

 

نارونی بود به هندوستان

زاغچه‌ای داشت در آن آشیان

خاطرش از بندگی آزاد بود

جایگهش ایمن و آباد بود

نه غم آب و نه غم دانه داشت

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۴ - صید پریشان

 

شنیدم بود در دامان راغی

کهن برزیگری را، تازه باغی

بپاکی، چون بساط پاک بازان

به جانبخشی، چو مهر دلنوازان

بچشمه، ماهیان سرمست بازی

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۶ - طوطی و شکر

 

تاجری در کشور هندوستان

طوطئی زیبا خرید از دوستان

خواجه شد در دام مهرش پای بند

دل ز کسب و کار خود، یکباره کند

در کنار او نشستی صبح و شام

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۷ - عشق حق

 

عاقلی، دیوانه‌ای را داد پند

کز چه بر خود می‌پسندی این گزند

میزنند اوباش کویت سنگها

میدوانندت ز پی فرسنگها

کودکان، پیراهنت را میدرند

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۸ - عمر گل

 

سحرگه، غنچه‌ای در طرف گلزار

ز نخوت، بر گلی خندید بسیار

که، ای پژمرده، روز کامرانی است

بهار و باغ را فصل جوانی است

نشاید در چمن، دلتنگ بودن

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۹ - عهد خونین

 

به بامِ قلعه‌ای، بازِ شکاری

نمود از ماکیانی خواستگاری

که من ز الایِش ایّام پاکم

ز تنهائی، بسی اندهناکم

ز بالا، صبحگاهی دیدمَت روی

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۰۱ - غرور نیکبختان

 

ز دامی دید گنجشگی همائی

همایون طالعی، فرخنده رائی

نه پایش مانده اندر حلقهٔ دام

نه یکشب در قفس بگرفته آرام

نه دیده خواری افتادگان را

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۰۹ - کارآگاه

 

گربهٔ پیری، ز شکار اوفتاد

زار بنالید و نزار اوفتاد

ناخنش از سنگ حوادث شکست

دزد قضا و قدرش راه بست

از طمع و حمله و پیکار ماند

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۱۳ - کرباس و الماس

 

یکی گوهر فروشی، ثروت اندوز

بدست آورد الماسی دل افروز

نهادش در میان کیسه‌ای خرد

ببستش سخت و سوی مخزنش برد

درافکندش بصندوقی از آهن

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۱۴ - کعبهٔ دل

 

گه احرام، روز عید قربان

سخن میگفت با خود کعبه، زینسان

که من، مرآت نور ذوالجلالم

عروس پردهٔ بزم وصالم

مرا دست خلیل الله برافراشت

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۲ - گرگ و شبان

 

شنیدستم یکی چوپان نادان

بخفتی وقت گشت گوسفندان

در آن همسایگی، گرگی سیه کار

شدی همواره زان خفتن، خبردار

گرامی وقت را، فرصت شمردی

[...]

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۳ - گره گشای

 

پیرمردی، مفلس و برگشته بخت

روزگاری داشت ناهموار و سخت

هم پسر، هم دخترش بیمار بود

هم بلای فقر و هم تیمار بود

این، دوا میخواستی، آن یک پزشک

[...]

پروین اعتصامی
 
 
۱
۶۸۱
۶۸۲
۶۸۳
۶۸۴
۶۸۵