گنجور

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » شمارهٔ ۱

 

به ذات پاک خدای کریم بی همتا

که از اراده او گشت سر «کن » پیدا

به خالقی که منزه ز کل مخلوق است

به عاشقی که به عشق لقا بود شیدا

به حاکمی که به حکمت متابعت فرمود

[...]

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » شمارهٔ ۲

 

آن روضه مقدس و آن کعبه صفا

آن مرقد مطهر و آن قبله دعا

آن قبه منور با رفعت و شرف

کو، هست عرش منزلت و آسمان بنا

دانی که چیست؟ قبله حاجات جمله خلق

[...]

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » شمارهٔ ۳ - فتوت نامه

 

فتوت خلق و احسان است که هست آن احسن الحسنی

فتوت راه مردان است چه در صورت چه در معنی

فتوت دار آن باشد که او در ظاهر و باطن

بود تسلیم چون سلمان، بود با درد بودردا

فتوت دار آن باشد که او در راه حق دایم

[...]

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » شمارهٔ ۴

 

یارب به حق مصطفی سلطان جمع انبیا

تاج الوری نورالهدی شمس الضحی بدرالدجی

یارب به حق حیدر صفدر امیرالمؤمنین

تاج سپهر «هل اتی » خورشید برج «انما»

یارب به حق فاطمه ام الحسین والحسن

[...]

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » شمارهٔ ۵ - بحرالاسرار

 

مشعل خورشید کز نورش جهان را زیور است

چند باشی گرم در چهرش که طشت آذر است

داغها دارد فلک بر سینه از مهر رخش

پینه های داغ باشد آن که گویی اختر است

تا زداید زنگ از آیینه چرخ کبود

[...]

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » شمارهٔ ۶ - تجدید مطلع

 

تاج سلطانی که ترک اولش ترک سر است

هر که سودایش ز سر بنهاد دایم سرور است

فقر، سلطانی است، از دست تهی افغان مکن

زانکه اهل فقر را ویرانه قصر قیصر است

از متاع عالمت گر هست نقدی صرف کن

[...]

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » شمارهٔ ۷ - تجدید مطلع

 

آن شهنشاهی که مداحش خدای داور است

ساقی روز جزا قسام خلد و آذر است

شهسوار «لافتی » یعنی علی مرتضی

آن که شهرستان علم صدر عالم را در است

صاحب سر سلونی » رازدار «لوکشف »

[...]

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » شمارهٔ ۸

 

آ، الف اول امیر و اعلم و اعلا علی است

افتخار اولیاء الله مولانا علی است

ب براه بارگاه کبریا با مصطفی

بر براق برق رو بالاتر از بالا علی است

ت توانا و توانگر، تاج بخش و تخت گیر

[...]

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » شمارهٔ ۹

 

غلام روی آن ماهم که مهر آسمانستی

جمال او به زیبایی حیات جاودانستی

چو حق بنوشت بر رویش تمامی اصل قرآن را

رخ او مصحف خوبیّ و خطش ترجمانستی

چو حق خوب است، خوبان را از آن رو دوست می‌دارد

[...]

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - تجدید مطلع

 

حبیب فضل حق احمد که میر عاشقانستی

دو عالم را به زیبایی امیر و مهربانستی

چو هست امّی از آن رو امیانند امتان او

به محشر او ز فضل حق شفیع امتانستی

چو ام اصل است و ما در هم که هست آن آدم و حوا

[...]

نسیمی