گنجور

عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۳

 

هر بوی که از مشک و قرنفل شنوی

از دولت آن زلف چو سنبل شنوی

چون نغمهٔ بلبل ز پی گل شنوی

گل گفته بود هر چه ز بلبل شنوی

عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۴

 

ای لطف تو دستگیر هر رسوایی

وی عفو تو پرده‌پوش هر خود رایی

بخشای بدان بنده، که اندر همه عمر

جز درگه تو دگر ندارد جایی

عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱

 

میان یک دله یاران بسی حکایت‌هاست

که آن سخن به زبان قلم نیاید راست

چه دانم و چه نمایم؟ چه گویم و چه کنم؟

که جان من ز غم عاشقی بخواهد کاست

عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲

 

فرزند عزیز، قرةالعین کبیر

بادات خدا در همه احوال نصیر

بپذیر به یادگار این نسخه ز من

میکن نظری درو ولی یاد بگیر

می‌خواست پدر که با تو باشد همه عمر

[...]

عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ (که به غیر از تو در جهان کس نیست - جز تو موجود جاودان کس نیست)

 

ای زده خیمهٔ حدوث و قدم

در سراپردهٔ وجود و عدم

جز تو کس واقف وجود تو نیست

هم تویی راز خویش را محرم

از تو غایب نبوده‌ام یک روز

[...]

عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ (که همه اوست هر چه هست یقین - جان و جانان و دلبر و دل و دین)

 

طاب روح‌النسیم بالاسحار

این دورالندیم بالانوار

در خماریم، کو لب ساقی؟

نیم مستیم کو کرشمهٔ یار؟

طره‌ای کو؟ که دل درو بندیم

[...]

عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳ (می‌بین رخ جان فزای ساقی - در جام جهان نمای باقی)

 

در جام جهان‌نمای اول

شد نقش همه جهان مشکل

جام از می عشق برتر آمد

گشت این همه نقش‌ها ممثل

هر ذره ازین نقوش و اشکال

[...]

عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۴ (در میکده می‌کشم سبویی - باشد که بیابم از تو بویی)

 

در میکده با حریفِ قَلّاش

بنشین و شراب نوش و خوش باش

از خطِّ خوشِ نگار، بر خوان

سِرّ دو جهان، ولی مکن فاش

بر نقش و نگار، فتنه گشتم

[...]

عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱

 

عشق ار به تو رخ عیان نماید

در آینهٔ جهان نماید

این آینه چهرهٔ حقیقت

هر دم به تو رایگان نماید

یک دایره فرض کن جهان را

[...]

عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲

 

ساقی، بیار می، که فرو رفت آفتاب

بنمود تیره‌شب رخ خورشید مه نقاب

منگر بدان که روز فروشد، تو می بیار

کز آسمان جام برآید صد آفتاب

بنیاد عمر اگر چه خراب است، باک نیست

[...]

عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - در مرثیهٔ بهاء الدین زکریا

 

چون ننالم؟ چرا نگریم زار؟

چون نمویم؟ که می‌نیابم یار

کارم از دست رفت و دست از کار

دیده بی‌نور ماند و دل بی‌یار

دل فگارم، چرا نگریم خون؟

[...]

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - سر آغاز

 

هر که جان دارد و روان دارد

واجب است آنکه درد جان دارد

حمد بی‌حد کردگار احد

صمد لم یلد و لم یولد

آنکه ذاتش بری است از آهو

[...]

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - اندر جوهر انسان

 

مبدا امر جوهر انسان

قابل علم کرد در پی آن

آلتی از کرم بدو بخشید

که بدان نیک را ز بد بگزید

دادش ایجاب و سلب هر تحقیق

[...]

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - در تصفیهٔ نهاد گوید

 

سر او در سر یقین و گمان

مایهٔ کفر دان و هم ایمان

حسن او راست آینه عالم

روی او شد وجود و پشت عدم

روی آیینه را چه داری تار؟

[...]

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » آغاز کتاب » بخش ۴ - درنعت محمد مصطفی صلی‌الله علیه و آله و سلم

 

نقل کن از وبال کفر بدین

مصطفی را دلیل مطلق بین

خاتم انبیاء، رسول هدی

صاحب جبرئیل، امین خدا

قصد و مقصود و آخر و اول

[...]

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - در نعت خلفای راشدین

 

چار یارش، که مرشد دینند

همه اندر مقام تحسینند

دوستان پیمبرند همه

خلفای مطهرند همه

ای فضولی، چرا ز نادانی

[...]

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » آغاز کتاب » بخش ۶ - در نصیحت

 

تا کی، ای مست خواب غفلت و جهل

گوش سوی مقلد نااهل؟

تا به مقصد درین طریق تو را

کی رساند دلیل نابینا؟

سازده، یار گیر دانش و عقل

[...]

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - سبب نظم کتاب

 

جان من چون به عالم دل شد

با صفا جمع گشت و حامل شد

گشت حاصل ز فیض ربانی

در وجودم جنین روحانی

چون محبت به شوق تسویه داد

[...]

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » آغاز کتاب » بخش ۸ - در مدح صاحب دیوان

 

حق تعالی میان هر عصری

از سعادت بنا کند قصری

اندر آن جایگه نهد گاهی

بر نشاند به مسندش شاهی

صحن عالم ازو کند مامن

[...]

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » آغاز کتاب » بخش ۹ - در نصیحت ملوک

 

گفت استاد عالم عاقل:

از دو حال است آدمی کامل

اولین اکتساب علم خدا

که حیات است نفس ناطقه را

زنده کردن روان خود به علوم

[...]

عراقی
 
 
۱
۱۴۹۱
۱۴۹۲
۱۴۹۳
۱۴۹۴
۱۴۹۵
۶۴۶۲