گنجور

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۵۲ - الرجاء

 

بی جام چو جمشید نمی شاید بود

بی شام چو خورشید نمی شاید بود

گیرم که به طاعت تو مشغول نیم

از لطف تو نومید نمی شاید بود

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۵۳ - الرجاء

 

بی ذل کسی به پادشایی نرسد

هرگز به دُرست مومیایی نرسد

گر رهرو را به فعل خود وادارند

پس کَس به مقام پیشوایی نرسد

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۵۴ - الرجاء

 

با رنگ ز تیغ او دلم نزداید

می باشم از آن گونه که او فرماید

نومید نیم ز فضل او زیرا کاو

هرگه که دری ببست صد بگشاید

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۵۵ - الرجاء

 

چون قطرهٔ مهر او چکیدن گیرد

دل جامهٔ عافیت دریدن گیرد

چون باد عنایتش وزیدن گیرد

اسباب بلا زمن بریدن گیرد

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۵۶ - الرجاء

 

آن کس که نبوّت به شبانی بخشد

سلطانی را به پاسبانی بخشد

چون هست امید تو بدو دل خوش دار

کاو هر نفسی بتازه جانی بخشد

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۵۷ - الرجاء

 

چون کار به جهد و جدّ تو برناید

دلتنگ مشو که آنچنان می باید

چون نور فراز شد جهان بگشاید

کز دامن صبح روز روشن زاید

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۵۸ - الرجاء

 

راه تو به جز تو دیگری ننماید

بی حکم تو کس را نفسی برناید

بگشای در بستهٔ شادی بر ما

هرگه که دری ببست صد بگشاید

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۵۹ - الرجاء

 

چون از سر جد پای نهادی در کار

سررشتهٔ خود به دست عشقش بسپار

می کوش به قدر جهد و دل خوش می دار

کاو چارهٔ کار تو بسازد ناچار

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۶۰ - الرجاء

 

از لطف تو هیچ بنده نومید نشد

مقبول تو جز مقبل جاوید نشد

لطفت به کدام ذرّه پیوست دمی

کان ذرّه به از هزار خورشید نشد

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۶۱ - الرجاء

 

گر در عمل عشق به کاری برسم

از بادهٔ وصلت به خماری برسم

در بحر وصال تو بسی خواهم بود

آخر به لبی یا به کناری برسم

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۶۲ - الرجاء

 

تا چند به هجر تو مشوش باشم

در دست هوای تو بر آتش باشم

گیرم که وصال تو میسّر نشود

آخر به امید ساعتی خوش باشم

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۶۳ - الرجاء

 

بنگر که چنین ما به چه تدبیر شدیم

گشتیم گدای دَرِ او میر شدیم

ما زانک به طاعتش نکردیم قیام

با حلقهٔ بندگیّ او پیر شدیم

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۶۴ - الرجاء

 

دعوی طلب گرچه مجاز است از تو

سرنامهٔ دهر بی نماز است از تو

گر معصیتت هزار چندان باشد

نومید مشو چو بی نیاز است از تو

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۶۵ - الرجاء

 

ماییم به عشق تو تولّا کرده

وز طاعت و معصیت تبرّا کرده

آن را که عنایت تو باشد باشد

ناکرده چو کرده، کرده چون ناکرده

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۶۶ - الرجاء

 

ملک تو نکاهد ار مرا بنوازی

و افزون نشود اگر مرا بگدازی

نومید نیم ز لطف تو آخر کار

جایی برساندم به بازی بازی

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱ - الشریعة

 

اصل همه اوست و هر چه جز او فرع است

هر کس که جز این داند او را صرع است

در تارکیت شمع و چراغی باید

جسمت شمع است و آن چراغت شرع است

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۲ - الشریعة

 

هر چند که عقل رهبر آگاه است

اندر ره شرع پای او کوتاه است

در بارگهی که شرع شاهنشاه است

رهبر که نه پیروی کند گمراه است

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۳ - الشریعة

 

جان آید و راه عشق می پیماید

ره دشوار است رهبری می باید

عقل آمد و ره به خود نمی داند رفت

شرع آمده است تا رهش بنماید

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۴ - الشریعة

 

عقل آن باشد که شرع را برتابد

بی رهبر شرع عقل گمره یابد

عقل است چو خانه شرع چون روزن او

روزن باید که روشنی در تابد

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۵ - الشریعة

 

هر چند به عقل راه می شاید دید

بی رهبر شرع کس به جایی نرسید

سرگردان بود عقل بی رهبر شرع

سردار وجود شد چو در شرع رسید

اوحدالدین کرمانی
 
 
۱
۱۲۷۵
۱۲۷۶
۱۲۷۷
۱۲۷۸
۱۲۷۹
۶۴۵۴