گنجور

نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۴ - صفت شب و سبب آغاز این خجسته داستان

 

شبی رو از گلاب صبح شسته

چو رخ ز آئینه خورشید رسته

نوعی خبوشانی
 

نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۴ - صفت شب و سبب آغاز این خجسته داستان

 

هوا در سر هوس در دل شکسته

چو پای خفته در دامن نشسته

نوعی خبوشانی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۵۰

 

ماییم و دل شکسته از خود رسته

پیمان وفا به هر دو عالم بسته

در مصر وفای ما دو چیزست که نیست

پیمان شکسته و دل نشکسته

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مدح حسن‌خان شاملو

 

هر نقطه درو دلیست خسته

در هودج طره‌ای نشسته

فصیحی هروی
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۱

 

تا کی خورم غم دل با نیم جان خسته

دست شکسته بندم بر گردن شکسته

جمعیت هواسم ناید بحال اول

گمگشته دانه ای چند از سبحه گسسته

یکدسته کرده دوران گلهای نه چمن را

[...]

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۷

 

ای با افلاک عقد الفت بسته

رفعت در پای کرسیت بنشسته

طاق تو بطاق کهکشان چسبان شد

مانند دوا بروی هم پیوسته

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - تعریف اکبرآباد و باغ جهان آرا

 

بگردون برج آن پیوند بسته

چنان چسبان که با آئینه دسته

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - تعریف اکبرآباد و باغ جهان آرا

 

چه پانی دست صنعش بیره بسته

دماغش از نکهتش در گل نشسته

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - تعریف قحط دکن

 

غبار از بس بآب جو نشسته

نماید همچو تیغ زنگ بسته

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - در شکستن دست خود گفته

 

سپهر از بهر آن دستم شکسته

که نگشایم گره از کار بسته

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - در شکستن دست خود گفته

 

نماندم هیچ عضوی ناشکسته

چو شمشیرم سراپا تخته بسته

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹ - در شکستن دست خود گفته

 

بر اطراف من خاطر شکسته

همیشه مهربان یاران نشسته

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - در تعریف اسب و توصیف بیماری او

 

سم سختش ز قید نعل رسته

نباشد کاسه هایش بند بسته

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - کتابه عمارت شاهنواز خان (از امرای شاه جهان)

 

ملایک جمله زانجا رخت بسته

که نتوان ماند در طاق شکسته

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - درتعریف کشمیر

 

بروی برگ شبنم ها نشسته

چو بر سجاده تسبیح گسسته

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - درتعریف کشمیر

 

اگرچه محتسب خم ها شکسته

بود در پیش جامش دست بسته

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - درتعریف کشمیر

 

بهند از سنگ بتهای شکسته

عجب سدی براه کفر بسته

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۷ - کتابه دولتخانه صفاپور

 

شکوهت طاق کسری را شکسته

بپای کرسیت رفعت نشسته

کلیم
 
 
۱
۱۹
۲۰
۲۱
۲۲
۲۳
۲۷
sunny dark_mode