گنجور

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴

 

چه شوری بود یاران بر سر دل

ز غم گوئی سرشته پیکر دل

نریزد ساقی بزم محبت

بجز خوناب غم در ساغر دل

بجز سوزش نسازد هیچ باطبع

[...]

حکیم سبزواری
 

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۵

 

فلک دوران زند بر محور دل

وجود هر دو عالم مظهر دل

اگر اکسیر درد عشق خواهی

بیا شو از گدایان در دل

هر آن کالا که در بازار عشق است

[...]

حکیم سبزواری
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۴۶ - کوثر همدانی

 

صد گونه بلا راضیم آید به سر دل

یک مرتبه دلدار درآید ز در دل

کوثر به بصیرت بنگر نور خدا را

دانی چه بود چشم بصیرت بصر دل

رضاقلی خان هدایت
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۲۶۸

 

غراب عشق اندر بندر دل

علم زد بهر فتح کشور دل

از این فوج عرب غم فایز آخر

خدا داند چه آرد بر سر دل

فایز
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۴

 

هر روز بدیدار تو آیم ز در دل

بینم برخ خوب تو نیک از نظر دل

تو در دل و دل در خم زلف تو نهان است

من گام زنان روز و شبان بر اثر دل

گاه از دل شوریده بپرسم خبر تو

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۶

 

زد دست سلطان دولت دوش از تجلی در دل

شد فتح باب تجلی بر ناظر منظر دل

تا سوز عشق تو آموخت آهی چو آتش برافروخت

از آتش آه دل سوخت بر آسمان اخر دل

بگشود دل باب مستی ما را گه می پرستی

[...]

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

گذشتم تا رسیدم بر در دل

شنیدم هایهوی کشور دل

صفای اصفهانی
 

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۴۳ - نگاهی داشتم بر جوهر دل

 

نگاهی داشتم بر جوهر دل

تپیدم ، آرمیدم در بر دل

رمیدم از هوای قریه و شهر

به باد دشت وا کردم در دل

اقبال لاهوری
 
 
۱
۲
sunny dark_mode