فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۰
چو خورشید تابان برآمد ز کوه
برفتند گردان همه همگروه
بدیدند مر پهلوان را پگاه
وزان جایگه برگرفتند راه
سپهبد فرستاد خواننده را
[...]
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۵ - آگاه شدن موبد از رفتن رامین نزد ویس
چو آگه گشت شاهنشاه موبد
که پیدا کرد رامین گوهر بد
دگر باره بشد با ویس بنشست
گسسته مهر دیگر ره بپیوست
دل رام آنگهی بشکیبد از ویس
[...]
وطواط » ترجیعات » شمارهٔ ۳ - در مدح ملک اتسز
یار با من همی وفا نکند
تا تواند بجز جفا نکند
اوستادیست در جفا، که به حکم
یک دقیقه همی خطا نکند
نگذرد ساعتی بر آن رعنا
[...]
عطار » الهی نامه » روایت دیگر دیباچۀ الهینامه » ابیات برگزیدهٔ از روایت دوم دیباچۀ الهی نامه از روی نسخههای دیگر
بنام آنک ملکش بی زوالست
بوصفش نطق صاحب عقل لالست
مفرّح نامهٔ جانهاست نامش
سر فهرست دیوانهاست نامش
ز نامش پُر شکر شد کام جانها
[...]
عطار » خسرونامه » بخش ۷۱ - در خاتمت کتاب گوید
الا ای شاهباز ساعد شاه
کلاهت چیست، از ماهیست تا ماه
تو بازی و کلاه تو چنانست
که ترکش نیم ترک آسمانست
اگر از سر براندازی کلاهت
[...]
عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۷ - در ذات و صفات و عین الیقین فرماید
کجائی تو که دربود و جودی
تمامت را در اینجا بود بودی
حقیقت من رآنی گفتهٔ تو
مرا این جوهر کل سفتهٔ تو
تو جانی از همه اینجا مبرا
[...]
عطار » اشترنامه » بخش ۲۶ - حكایت ابراهیم علیه السلام
چونکه ابراهیم در آتش فتاد
در میان آتش او بس خوش فتاد
آتش صورت بمعنی گشت باز
آنگهی بررای دیگر کرد ساز
بود صورت آتشی بس سهمناک
[...]
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۸۴ - نامه نوشتن سام به فغفور چین و شناسانیدن خود را
به یک دست قلواد و قلوش دگر
به دست دگر بر سران تاج زر
همانگه بفرمود یل با دبیر
نویسد ز مشک سیه بر حریر
یکی نامه سرمایه مهر و کین
[...]
وحشی بافقی » دیوان اشعار » مثنویات » در ستایش ولی سلطان و بکتاش بیگ و قاسم بیگ
ای ظفر در رکاب دولت تو
تهنیت خوان فتح و نصرت تو
مسند آرای ملک امن و امان
قهرمان زمان ولی سلطان
تا بشارت زند به فتح تومهر
[...]
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۸ - در راه مکه مکرمه
کشتی تن شده طوفان زده عصیانم
وای من گر به حمایت نرسد غفرانم
گر دل این چشمه انباشته را بگشاید
به گریبان رسد آلودگی دامانم
بهر آبادی صد بتکده اش آب و گلست
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۶- سوره الانعام » ۸- آیات ۷۴ تا ۹۰
یاد کن وقتی که ابراهیم گفت
مر پدر را کو به ناحق بود جفت
کن به اهل مکه یعنی یاد او
خویش را دانند چون اولاد او
گیری این اصنام را آیا اِله
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۸
مردی بر آن سزد که کند عزم را متین
نه روز و شب نیوشد بر چنگ را متین
با خود سیمبر چو کسی پایکوب شد
سنگین شود بفرق درش خود آهنین
کی با سرون کرگدنان پنجه برزند
[...]
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۵ - فتح دهلی
دو چیز است شایسته نزدیک من
رفیق جوان و رحیق کهن
رفیق جوان غم زداید ز دل
رحیق کهن روح بخشد به تن
رفیقی به شایستگی مشتهر
[...]
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - سرگذشت شاعر در اولین مسافرت او به تهران
به که سردار کل جزاه الله
بشنود حال بنده بیاکراه
به که بر این فسانه دل بندد
تا همی گرید و همی خندد
قصهٔ من شنیدنش سهل است
[...]