اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۲۱ - در بیان وصف الحال و تحریض در ریاضت و اشارت به موت اختیاری بحکم موتوا قبل ان تموتوا
من درین ره چون که گشتم محو عشق
یافتم ذوق دگر از صحو عشق
چون فنا گردد من و ما و تویی
بیگمان گردد یکی نقش دویی
آن عجایبها که در راه فنا
[...]
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۵۶ - حکایت
پیر بغدادی جنید نامدار
آن انیس حضرت پرودگار
آنکه در فضل و کمال معنوی
بی نظیری بود گر واقف شوی
گفت سی سالست تا گوید سخن
[...]
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸
عارف اسرار پنهانیم ما
حاکم اقلیم عرفانیم ما
زاهد ار ما عقل و هشیاری مجو
کز شراب عشق مستانیم ما
ما گدایانیم لیکن تاج بخش
[...]
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۸
این حیله سازی فلک کینه دار هیچ
وین مکر دور دایره بی مدار هیچ
این دشمنی نه فلک و هفت کوکبش
وین دوستی دنیی ناپایدارهیچ
این عمر بی بقا که نکرد او بکس وفا
[...]
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۲
من مست عشقم زاهدا با ما مگو از عقل و دین
گه با خود و گه بیخودم، هذا جنون العاشقین
هشیار و مستم چیستم؟ مجنون عشق کیستم؟
نه هستم و نه نیستم، هذا جنون العاشقین
من عاشق دیوانهام، در عشق او افسانهام
[...]
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۷
یار ما دوشینه آمد پرده افکنده ز رو
بانگ زد کای عاشق دیوانه حالت بازگو
تا بدرد عشق ما چون میگذاری روزگار
رهبر و مونس که داری در طریق جست و جو
چون نظر کردم برویش واله و حیران شدم
[...]