گنجور

عطار » منطق‌الطیر » آغازکتاب » مجمع مرغان

 

سر بکَن این ماهیِ بدخواه را

تا توانی سود فرقِ ماه را

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » آغازکتاب » مجمع مرغان

 

مرد می‌باید تمام این راه را

جان فشاندن باید این درگاه را

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » پرسش مرغان » حکایت اسکندر که خود به رسولی می‌رفت

 

هست راهی سوی هر دل شاه را

لیک ره نبود دل گم راه را

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مفلسی که عاشق شاه مصر شد

 

چون خبر آمد ز عشقش شاه را

خواند حالی عاشق گم‌راه را

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » سی‌مرغ در پیشگاه سیمرغ » ...

 

جاه او دو رخ نهاده ماه را

مه دو رخ بر خاک ره آن جاه را

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷ - در ارتباط ولایت با نبوت

 

هر که او پی رو نباشد شاه را

راه گم کرده نداند راه را

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۶ - ***

 

ای تو گم کرده ز ایمان راه را

روشناس آخر چو ایشان شاه را

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۶ - ***

 

جمله دانند این جماعت شاه را

گم نکردند از حقیقت راه را

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۲ - تنبیه حال گرفتاران دنیا و شیرین نمودن ایشان بطلب مولی

 

ای تو گم کرده چه سگ آن راه را

چشم بر آهو ندیده چاه را

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۴۹ - تشویق نمودن مستعداد بولایت حضرت شاه مردان

 

من درون جبّه دیدم شاه را

از درون یابم بسویش راه را

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه

 

جهد کن ای لعل بوده شاه را

تا نگردی مسخ و ملعون راه را

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش اول » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل

 

تو چو لازم باشی آن درگاه را

برتو افتد یک نظر آن ماه را

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سوم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

چون نظر افتاد بر وی شاه را

خواست او مر عزم کردن راه را

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هشتم » بخش ۱ - المقالة الثامنة و العشرون

 

هست راهی سوی هر دل شاه را

لیک ره نبود دل گمراه را

عطار
 
 
۱
۲