گنجور

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - فی فضیلة امیرالمؤمنین ابوبكر رضی الله عنه

 

گر نبودی صدق ورای آن امام

از مسلمانی نماندی بیش نام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۲۳ - الحكایة و التمثیل

 

شعر را کردند بهتر چیز نام

کی تواند بود ازین برتر مقام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۲۶ - فی الحكایة و التمثیل

 

خواجهٔ دنیا و دین شمع کرام

خواند ایشان را امیران کلام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۲۷ - فی الحكایة و التمثیل

 

گفت این شعرم که برخواندی تمام

هم عمر این شعر میگوید مدام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۱ - فی الحكایة و التمثیل

 

تو قدم در شیر مردی نه تمام

تا کی از انعام این انعام عام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۱ - فی الحكایة و التمثیل

 

چون بجوئی خویش را در چل مقام

جمله در آخر تو باشی والسلام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۲ - آغاز كتاب

 

گر زفان حال نشناسی تمام

تو زفان فکرتش خوان والسلام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۲ - آغاز كتاب

 

زانکه این زیبا کتاب خاص و عام

هست ازین شیوه که گفتم والسلام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۳ - الحكایة ‌و التمثیل

 

در میان خون بنه ماه تمام

ساخت ازخون رحم خود را طعام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۳ - الحكایة ‌و التمثیل

 

تا بپیشان دیده ره را گام گام

تا بپایان رفته در در بام بام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش اول » بخش ۱ - المقالة الاولی

 

ما درین دردیم همچون تو مدام

تو برو خود درد ما ما را تمام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش اول » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

گفت ای روح اللّه ای شمع انام

هست سیصد سال عمر من تمام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش اول » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

گر همی بودیش میل صد طعام

خواندی آن جمله لیلی را بنام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش دوم » بخش ۵ - الحكایة ‌و التمثیل

 

گفت از ما لطف دیدست او مدام

کی تواند دید قهرم این غلام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش دوم » بخش ۵ - الحكایة ‌و التمثیل

 

داشت آن سلطان که محمودست نام

سرکش و بی باک و خونی یک غلام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش دوم » بخش ۵ - الحكایة ‌و التمثیل

 

روز و شب در قهر میسوزد مدام

وانگهم پروردهٔ لطفست نام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش دوم » بخش ۶ - الحكایة ‌و التمثیل

 

او همه با خویش میسازد مدام

هرچه گوئی هیچ باشد والسلام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش دوم » بخش ۷ - الحكایة ‌و التمثیل

 

دوست را زان گرسنه دارد مدام

تا ز جان خویش سیر آید تمام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سوم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

چون همه زآنجایگه بینی مدام

کار تو زآنجایگه گردد تمام

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سوم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

کرد حاتم را سؤال آن مرد خام

کز کجا آری تو هر روزی طعام

عطار
 
 
۱
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰
۲۱
۳۲
sunny dark_mode