گنجور

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۵

 

نگارین جلوهٔ من، تا به کی هر جا نهی پا را؟

چه خواهد شد اگر بر چشم خون پالا نهی پا را؟

رکاب از مقدمت جایی که گردیده ست نورانی

چرا بر چشم مشتاقان، به استغنا نهی پا را؟

همان از شوق پابوس تو آتش در سرم سوزد

[...]

۱۸ بیت
حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۳

 

کشم خط از سواد خامه زلف عنبرافشان را

به داغ رشک سوزد خامهام ناف غزالان را

ز چاک سینه چون خورشید محشر بشکفد داغم

گر آن گل پیرهن چون صبح بگشاید گریبان را

به اشک خود از آن کان ملاحت کام می گیرم

[...]

۱۸ بیت
حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۴

 

دارد سر ما شورش سودایی اگر هست

باشد دل ما، عاشق شیدایی اگر هست

در دایرهٔ عشق پریشان نظر اوست

آیینه صفت چشم تماشایی اگر هست

در سینه ی تنگ است که جولانگه لیلی ست

[...]

۱۸ بیت
حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۰

 

تا نقش خط آن آینه رخسار کشیده ست

آیینه به رخ پردهٔ زنگار کشیده ست

از بس شب افسانهٔ آن زلف دراز است

شمع سحر، انگشت به زنهار کشیده ست

دارد به رهت در نظرم عزّت مژگان

[...]

۱۸ بیت
حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۵

 

چه شد یا رب که ابر نوبهاران برنمی خیزد؟

رگ موجی ز جام میگساران برنمی خیزد؟

مگر دارد نشانِ بوسه لعلِ آبدارِ او

که نقشی از نگین نامداران برنمی خیزد؟

ز چشم سرمه آلودش سیه شد روزگار ما

[...]

۱۸ بیت
حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۷

 

نه هرکه طبل و علم ساخت سروری داند

نه هر که تاخت به لشکر سکندری داند

علوّ فطرت و طبع سخن خدا داد است

نه هرگیاه که روید صنوبری داند

نه هرکه یک دو سه مصرع به یکدگر بندد

[...]

۱۸ بیت
حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۱۰ - بثّ و شکویٰ

 

چون زادم از نتایج علوی به مهد خاک

عنقای قاف همّتم از عرش زد صفیر

بانگی تمام زجر و صفیری تمام اثر

کای شیردل، چو دایه بشوید لبت ز شیر

لب را ز جوی کوثر و تسنیم تر مکن

[...]

۱۸ بیت
حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۲۵ - این قطعه را از هند به عالم بزرگ امیر صدرالدین محمد رضوی قمی نوشته و به نجف اشرف فرستاده است

 

حزین، از تقاضای همّت برآنم

که خوان سخن را به اخوان فرستم

ز شوری که از سینه ام موج زن شد

به زخم جگرها، نمکدان فرستم

زکلک عراقی نژاد خود، از هند

[...]

۱۸ بیت
حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » خرابات » بخش ۲ - در گشایش این نامهٔ نامی و درج گرامی گوید

 

مغنّی نوایی بیا ساز کن

جهان را پر از گوهر راز کن

چنان تازه کن داغ دیرینهام

که دوزخ برد آتش از سینه ام

نی استخوانم، دم صور کن

[...]

۱۸ بیت
حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » خرابات » بخش ۶ - ذکر تلقین ارشادمآب استادی نوٌر الله مضجعه

 

مرا داد روشن روانی سبق

که بادا به روحش تحیّات حق

که ای کودک، اخلاص را پیشه کن

معرّا، دل از نقش اندیشه کن

بدان رسم اخلاص آن حال را

[...]

۱۸ بیت
حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۸

 

بر حقایق در وجود گشود

یافت اعیان خارجیه وجود

معنیش گرچه هست وجدانی

من عبارت کنم که برخوانی

باشدش گر نصیبی از ادراک

[...]

۱۸ بیت
حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۱۰

 

هستی بر مقیدات از حق

بی مقیّد نمی شود مطلق

از دو جانب فتاده استلزام

حاجت از یک طرف بود به دوام

واجب از ممکن است مستغنی

[...]

۱۸ بیت
حزین لاهیجی