صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۷ - و برای او همچنین
پس کرد در مدینه رو از پی شکایت
کای جد تاجدارم بنگر جفای امت
از جور و قتل و غارت این قوم بیهمیت
بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت
صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۹ - و برای او همچنین
رفتم از کویت به چشم خونفشان دل پر ز حسرت
از تو و یار و دیار خود نمودم ترک الفت
ساقی دوران نموده ساغر پردرد و نقمت
گفتمش یا بار محنت بر دلم نه یا محبت
صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۱ - کتاب نوحه های سینه زنی
دوری روی تو کرد سیر ز جانم علی
تازه جوانم علی سرو روانم علی
مانده به دل آرزو تا که در این وادیت
پا کنم از روی مهر حجلهگه شادیت
صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۴ - و برای او همچنین
در لب شط فرات از شمر شوم بیادب سبط سلطان عرب
مینماید خواهش یک قطره آب روان از جفای آسمان
شاه دین بییاور است بیمعین و لشکر است
نور عینت با گلوی تشنه زیر خنجر است
صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۴ - و برای او همچنین
ای صبا برگو به خاتون جنان اندر جنان با غم و آه و فغان
کی به جنت سرور و سر خیل خیرات حسان از جفای آسمان
شاه دین بییاور است بیپناه و لشکر است
نور عینت با گلوی تشنه زیر خنجر است
صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۴ - و برای او همچنین
قد و بلای جوانان بنیهاشم تمام از جفای اهل شام
شد به دشت کربلای پربلا در خون تپان از جفای آسمان
شاه دین بییاور است بیپناه و لشکر است
نور عینت با گلوی تشنه زیر خنجر است
صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۴ - و برای او همچنین
تشنه خون حسین با دست خنجر آمده شمر کافر آمده
کرده جا بر سینه شاهنشه کون و مکان از جفای آسمان
شاده دین بییاور است بیمعین و لشکر است
نور عینیت با گلوی تشنه زیر خنجر است
صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۴ - و برای او همچنین
دخترت ای اختر تابنده برج رسول زینب تو یا بتول
میبرد از بیکسی بر کوفی و شامی امان از جفای آسمان
شاه دین بییاور است بیمعین و لشکر است
نور عینیت با گلوی تشنه زیر خنجر است
صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۴ - و برای او همچنین
ابن سعد نامسلمان در هوای ملک ری دفتر دین کرده طی
بهر قتل عترت پیغمبر آخر زمان از جفای آسمان
شاده دین بییاور است بیمعین و لشکر است
نور عینیت با گلوی تشنه زیر خنجر است
صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۴ - و برای او همچنین
آنکه بهر شست و شو آورد آب سلسبیل از برایش جبرئیل
عاقبت از بهر آبی شست دست خود ز جان از جفای آسمان
شاه دین بییاور است بیمعین و لشکر است
نور عینیت با گلوی تشنه زیر خنجر است
صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۴ - و برای او همچنین
پیکر پروردهٔ آغوش دوش مصطفی در زمین کربلا
شد سر مهر افسر وی زینت نوک سنان از جفای آسمان
شاه دین بییاور است بیمعین و لشکر است
نور عینت با گلوی تشنه زیر خنجر است
صامت بروجردی » کتاب نوحههای سینه زنی (به اقسام مختلفه و لحنهای متنوع و مخصوصه) » شمارهٔ ۲۴ - و برای او
گفت شه تشنه لبان زیر تیغ
آب ز شمشیر مرا آرزوست
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴ - سئوال اعرابی از اسخیای مدینه
سرشک ریزم از آن روز به دیده نمناک
که بود دست تو فیاض در حیات و ممات
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۳ - در وفات حضرت یوسف(ع)
به گریه گفت که ای روسیاه کم فرصت
مکش حسین مرا لحظهای بده مهلت
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۳ - در وفات حضرت یوسف(ع)
خبر برای زلیخا رسید با سرعت
که ای بزرگ خواتین حجله عصمت
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۴ - در بیان قیامت و گریز به مصیبت
کزین معامله ترسم که حضرت عزت
کشد قلم ز غضب بر جریده رحمت
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۶ - روایت معراج
کلیم گفت که ای برج اختر رفعت
به امت تو نمیباشد آنقدر طاقت
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۹ - نازل شدن ملک حضور فخر کائنات
شنید چون سخن وی پیمبر رحمت
به امسلمه بفرمود تا کند خلوت
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۰ - در وضوء گرفتن فخر امم(ص)
جهان ز پرتو او جمله غرق در نعمت
زمانه را شده اسباب رحمت و برکت
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۱ - در بیان رحلت پیغمبر رحمت(ص)
جواب داد که ای پیک حضرت عزت
غم دگر به دلم نیست جز غم امت