گنجور

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۱ - دیدم صنمی

 

دیدم صنمی سرو قد و روی چو ماهی

الهی تو گواهی، خدایا تو پناهی

افکند به رخسار چو مه زلف سیاهی

الهی تو گواهی، خدایا تو پناهی

گر گویم سروش، نبود سرو خرامان

[...]

۶ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۲۴

 

از خراسان در اعصار

شد دو نار پدیدار

هر دو با روح سرشار

روح آن شاد، زنده این باد

روح آن شاد، زنده این باد

[...]

۶ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۲۲ - غم تن

 

مرا که نیست غم تن چه قید پیرهن است

به تنگ جان من از زندگی ز ننگ تن است

خوش آن زمان که من از قید تن شوم آزاد

چو نیک در نگری این فضا نه جای من است

خلاصیِ دلِ من از چَهِ زَنَخدانش

[...]

۶ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۲۸

 

آورد بوی زلف توام باد زنده باد

ز آشفتگی نمود مرا شاد زنده باد

جست ارچه در وصال تو خسرو حیات خویش

مرد ارچه در فراق تو فرهاد زنده باد

هرگز نمیرد آن پدری کو تو پرورید

[...]

۶ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۳۴ - زاهد و باده

 

گذشت زاهد و لب تر ز دور باده نکرد

ببین چه دور خوشی دید و استفاده نکرد

به عمد داد سر زلف خود به دست صبا

چه‌ها که با من هستی به باد داده نکرد

دچار فتنه شد آخر رقیب خورسندم

[...]

۶ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۳۸ - خیانت وطن

 

دوباره فتنه چشم تو فتنه برپا کرد

دلم ز شهر چو دیوانه رو به صحرا کرد

خدا خراب کند آن کسی که مملکتی

برای منفعت خویش خوان یغما کرد

ز بخت یاریِ بی‌جا طلب مکن کاین شوم

[...]

۶ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » دردریات (مطایبه‌ها) » شمارهٔ ۳ - یک غزل ناتمام عارف

 

جان از غم دوست رستنی نیست

زین دام هلاک جستنی نیست

آن فتنه که خاستی و برخاست

تا ننشینی نشستنی نیست

بگسست علاقه‌ای که‌اش من

[...]

۶ بیت
عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۹ - خانه کعبه را زیارت کرد

 

حاجی بی‌عقیده تاجر دزد

که از این هردو اجر خواهد و مزد

در همه عمر راه کج رفته

از همان راه کج به حج رفته

تا ندارد، تو تاش از سر گیر

[...]

۶ بیت
عارف قزوینی