گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۱۹
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور

 

ز حد باختر تا بوم خاور

جهان را گشته‌ام کشور به کشور

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور

 

به پاسخ گفت رنگ‌آمیز شاپور

که باد از روی خوبت چشم بد دور

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور

 

چو از گفتن فراغت یافت شاپور

دمش در مه گرفت و حیله در حور

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهین‌بانو به مداین

 

چو قصد چشمه کرد آن چشمهٔ نور

فلک را آب در چشم آمد از دور

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۹ - مجلس بزم خسرو و باز آمدن شاپور

 

که بر دربار خواهد بنده‌ شاپور

چه فرمایی در آید یا شود دور؟

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۹ - مجلس بزم خسرو و باز آمدن شاپور

 

قرار آن شد که دیگر باره شاپور

چو پروانه شود دنبال آن نور

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین

 

ملک فرمود تا آن رخش منظور

برند از آخور او سوی شاپور

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین

 

چو سر در قصر شیرین کرد شاپور

عقوبت باره‌ای دید از جهان دور

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین

 

در این ظلمت ولایت چون دهد نور‌؟

بدین دوزخ قناعت چون کند حور‌؟

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۱ - آگاهی خسرو از مرگ پدر

 

به خط چین و زنگ آورد منشور

که شاه چین و زنگ از تخت شد دور

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۳ - باز آوردن شاپور شیرین را پیش مهین‌بانو

 

چو شیرین را ز قصر آورد شاپور

ملک را یافت از میعادگه دور

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۳ - باز آوردن شاپور شیرین را پیش مهین‌بانو

 

چمن را سرو داد و روضه را حور

فلک را آفتاب و دیده را نور

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۴ - گریختن خسرو از بهرام چوبین

 

نبود آگه که چون یوسف شود دور

فراق از چشم یعقوبی برد نور

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۹ - افسانه گفتن خسرو و شیرین و شاپور و دختران

 

به خدمت پیش تخت شاه شاپور

چو پیش گنج بادآورد گنجور

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانه‌سرایی ده دختر

 

چو آمد در سخن نوبت به شاپور

سخن را تازه کرد از عشقْ منشور

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۰ - افسانه‌سرایی ده دختر

 

گَهی راندند سوی دشت مندور

تهی کردند دشت از آهو و گور

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

بسی کوشید شیرین تا به صد زور

قضای شیر گشت از پهلوی گور

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۱ - مراد طلبیدن خسرو از شیرین و مانع شدن او

 

زبان آنگه سخن‌، چشم آنگهی نور

نخست انگور و آنگه آب انگور

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۴ - بر تخت نشستن خسرو به مدائن برای بار دوم

 

ز پرگار حَمَل خورشید منظور

به دلو اندر فکنده بر زحل نور

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۴ - بر تخت نشستن خسرو به مدائن برای بار دوم

 

به هر کاری در از دولت بود نور

که باد از کار ما بی‌دولتی دور

۱ بیت
نظامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۱۹
 
تعداد کل نتایج: ۳۶۴