×
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷
ای در غم تو به سوز و یارب
بگریسته آسمان همه شب
گر چرخ بگرید و بخندد
آن جذبه خاک باشد اغلب
از بس که بریخت اشک بر خاک
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱
هله صدر و بدر عالم منشین مخسب امشب
که براق بر در آمد فاذا فرغت فانصب
چو طریق بسته بودست و طمع گسسته بودست
تو برآ بر آسمانها بگشا طریق و مذهب
نفسی فلک نیاید دو هزار در گشاید
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۶
رغبت به عاشقان کن ای جان صدر غایب
بنشین میان مستان اینک مه و کواکب
آن روز پرعجایب وان محشر قیامت
گشتهست پیش حسنت مستغرق عجایب
چون طیبات خواندی بر طیبین فشاندی
[...]
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۹
آنی که فلک با تو درآید به طرب
گر آدمیی شیفته گردد چه عجب
تا جان بودم بندگیت خواهم کرد
خواهی به طلب مر او خواهی مطلب
مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سوم
گشته من زیر و زبر از صرصر هجران تو
تا ببینم روی تو بدتر شوم پیچان شوم
ای برای آفتابت فتنه گشته آفتاب
روی سرخ من توی از روی زردم رو متاب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴ - از خداوند ولیالتوفیق در خواستن توفیق رعایت ادب در همه حالها و بیان کردن وخامت ضررهای بیادبی
از خدا جوییم توفیق ادب
بیادب محروم گشت از لطف رب
تعداد کل نتایج: ۱۸۵