عراقی » عشاقنامه » فصل پنجم » بخش ۱ - سر آغاز
مطربا، نغمهٔ حزین بر دار
یک زمانم دماغ جان تر دار
از نه آهنگ خردهٔ عشاق
نغمهای گو، ز پردهٔ عشاق
مردم از هجر دوست، یک دمهای
[...]
عراقی » عشاقنامه » فصل پنجم » بخش ۲ - حکایت
بود مردی همیشه در گلخن
گلخنش بود سال و مه گلشن
گرد حمام نفس میگردید
گلخن جسم را همی تابید
زان مقامش ملال پیدا شد
[...]
عراقی » عشاقنامه » فصل پنجم » بخش ۳ - غزل
در هوای تو جان و تن بارست
جان فدا کرد عاشق و وارست
صید خود را چرا زنی تو به تیر؟
کو به دام تو خود گرفتار است
در هلاک دلم چه میکوشی؟
[...]
عراقی » عشاقنامه » فصل پنجم » بخش ۴ - مثنوی
آن پری، بعد از آنکه تیر انداخت
گلخنی زخم خورده را بشناخت
اندر آمد ز اسب پیشش شد
مرهم اندورن ریشش شد
نفسی راه لطف پیش گرفت
[...]
عراقی » عشاقنامه » فصل پنجم » بخش ۵ - غزل
تیری، ای دوست، برکش از ترکش
پس به آبروی چون کمان درکش
هان! دلم گر نشانه میخواهی
زدن از توست و از من آهی خوش
کی ز تیرت الم رسد؟ که مرا
[...]
عراقی » عشاقنامه » فصل پنجم » بخش ۶ - مثنوی
هر که را نیست عیش خوش بیدوست
این مناجات میکند: کاری دوست
جان ما گوهری است بیش بها
کالبدهای ما چو مزبلها
اندرین مزبله چه میپاییم؟
[...]