گنجور

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۰- میرعبدالباقی

 

مسکن شده کوچه ملامت ما را

ره نیست بوادی سلامت ما را

درویشانیم ترک عالم کرده

اینست طریق تا قیامت ما را

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۲- امیر معز الدین محمد

 

به پیش شمع رخت آفتاب یعنی چه

به پیش خال و خطت مشکناب یعنی چه

خیال نرگس مستت ز دست برد مرا

و گر نه با دل پر درد خواب یعنی چه

عرق بروی تو هر کس که دید میگوید

[...]

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۲- امیر معز الدین محمد

 

تا دور ز محمل جمالت شده ام

نومید ز دولت وصالت شده ام

پیوسته بود خیال تو مونس جان

شرمنده ز الطاف خیالت شده ام

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۸- امیر هادی

 

بجان رسید دل از محنت جهان ما را

اجل کجاست که منت نهد بجان ما را

رقیبان معتبر در کوی او، من خوار و زار آنجا

سگان را پیش او صد قدر و من بی اعتبار آنجا

نهادی بر دلم داغ نهان و سوختی جان را

[...]

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۲۹- امیر حاج

 

من بیدل، که از عشقت در آب و آتشم شبها

چو شمع افتاده از تاب تبم تبخاله بر لبها

نه صورت بر در و دیوار صورتخانه چین است

تو را دیدند خوبان و تهی کردند قالبها

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۳۰- میرزا قاسم

 

برآی ای جان ز تن بهر نثار اکنون که یار آمد

اگر در عاشقی روزی، مرا خواهی بکار آمد

دل دیوانه ام از یار جدا میگردد

کس ندانست که دیوانه کجا میگردد

در عشق تو گر چنین حزین خواهم بود

[...]

سام میرزا صفوی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ دوم در ذکر سادات و علما » صحیفهٔ اول : در ذکر سادات رفیع الدرجات » ۳۹- خلیفه اسدالله

 

شمعی که بسوخت جان غم پروردم

تا گفت که پروانه خویشت کردم

می میرم اگر نمی روم نزدیکش

میسوزم اگر بگرد او میگردم

سام میرزا صفوی
 
 
۱
۲
۳
۸