گنجور

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - در تهنیت عید مولود صفدر بدر و حنین ابی‌الحسنین علی علیه‌السلام

 

در حریم کعبه شاه انس و جان آمد پدید

آنکه مقصود دو عالم بود آن آمد پدید

حکمران آسمان اندر زمین شد جلوه‌گر

پادشاه لامکان اندر مکان آمد پدید

ذات مطلق کان برون بود از مکان و از زمان

[...]

۲۰ بیت
صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۰ - در مدح مولی الموالی امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام

 

روزگاری شد که مدح حضرت مولاست کارم

کارم اینست و خوشست الحمدلله روزگارم

روزگاری بهتر از این چیست کاندر روزگاران

چون نمانم من بماند مدح مولا یادگارم

مزرع هر دل که در آن هست تخم مهر حیدر

[...]

۲۰ بیت
صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۶ - در مدح حلال مشکلات اسدالله الغالب

 

کرده خوش جمع بهم چشم تو با بیماری

مستی و شوخی و فتانی و مردم داری

چون نمیرم چو تو آیی که ز خجلت ببرت

جان شود آب ز بی قدری و بی‌مقداری

حاصل من بهمه عمر شبی خواب تو بود

[...]

۲۰ بیت
صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۱ - در مدح ثامن الائمه علی ابن موسی‌الرضا «علیه‌السلام»

 

آئینهٔ ایزد نما هو یا علی موسی الرضا

گنجینه علم خدا هو یا علی موسی الرضا

سبط رسول مؤتمن آرام جان بوالحسن

نور دل خیرالنسا هو یا علی موسی الرضا

مخدوم جبریل امین سرحلقهٔ اهل یقین

[...]

۲۰ بیت
صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۲ - قصیده عشقیه

 

مسجود ملک آدم عشقست جمالت را

بر خیل رسل اقدم عشقست جمالت را

ای نوح نبی الله ای کشور دین راشه

ای رهبر هر گمره عشقست جمالت را

ای شه که جلیلستی بر خلق دلیلستی

[...]

۲۰ بیت
صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۲

 

زان پیشتر که خاک وجودت سبو کنند

بگذار تر ز جام تو یاران گلو کنند

مال تو خصم تست که میراث خوارگان

در هر نفس هلاک تو را آرزو کنند

آزادگان هر آنچه بدست آورند مال

[...]

۲۰ بیت
صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹ - حاسد و محسود

 

بود دو تن را دو درخت کهن

حاسد و محسود بدند آن دو تن

خواست شبی حاسد شوریده بخت

قطع ز محسود نماید درخت

جست یکی اره کش تیشه زن

[...]

۲۰ بیت
صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۵ - ماهی و صدف

 

ماهیکی در تک بحر از صدف

کرد سئوالی پی کسب شرف

گفت که ما هر دو ببحر اندریم

فیض بر از آب روان پروریم

زانچه تو یک قطره ننوشی فزون

[...]

۲۰ بیت
صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۸ - نصیحت

 

چنان بایدت زیستن در جهان

که بعد از تو گویند حیف از فلان

نه چون مدت عمرت آید به سر

بگویند ای کاش از این زودتر

به دنیا مشو غره کاین پیره زال

[...]

۲۰ بیت
صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶۳ - حکایت

 

گفت درویشی شبانگه با مرید

خیز و رو از حجره بیرون ای سعید

بارش ار می‌بارد از ابر مطیر

خار و خس از ناودانها بازگیر

گربه‌ئی ناگه ز در‌ آمد درون

[...]

۲۰ بیت
صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخ‌ها و قطعات مناسبتی » شمارهٔ ۹۸ - در تعریف ادب

 

بدین دلیل ادب جان جان انسانست

که هرکه بی‌ادب افتاد کم ز حیوانست

ادب مده ز کف و باش ایمن از خسران

که بی‌ادب بدو گیتی دچار خسرانست

مراد از ادب اینجا ستوده آدابیست

[...]

۲۰ بیت
صغیر اصفهانی