گنجور

صابر همدانی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵

 

از چه بر دنیا و اهلش اتکا باشد مرا؟

نیستم اعمی که حاجت بر عصا باشد مرا

مهربانی را طمع هرگز ندارم از رقیب

از گدا، کی انتظار کیمیا باشد مرا؟

با خسان همدم نمی گردم بمانند حباب

[...]

۱۰ بیت
صابر همدانی
 

صابر همدانی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶

 

سرکشی چندان که از تقدیر کردن مشکل است

کار با یاران بی‌تدبیر کردن مشکل است

گر شوی چون آه سرد شب‌نشینان گرم‌سیر

بر دل سنگین‌دلان تاثیر کردن مشکل است

بهر هر کاری بود اسباب آن کارت ضرور

[...]

۱۰ بیت
صابر همدانی
 

صابر همدانی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸

 

به حکم آنکه نادان همسر دانا نخواهد شد

برابر قطرهٔ ناچیز با دریا نخواهد شد

زمین تا آسمان فرق است بین عارف و عامی

که هرگز ذره خورشید جهان آرا نخواهد شد

نشاید گفت استاد سخن طفل دبستان را

[...]

۱۰ بیت
صابر همدانی
 

صابر همدانی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳

 

صلح در هر جا نهد پا، میرود جنگ از میان

نام هر جا حکمفرما شد، رود ننگ از میان

نفس، کم کم رهزن دینت شود، او را بکش

دزد، خرمن را برد یک چنگ یک چنگ از میان

گر تو در غفلت نباشی، کی شوی مغلوب نفس؟

[...]

۱۰ بیت
صابر همدانی
 

صابر همدانی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶

 

دیشب، مَهِ من! انجمن آرای که بودی؟

خلقی به تو مجنون و، تو لیلای که بودی؟

هنگام تبسم به دهان تو، که پی بُرد؟

ز آن لعل لبت حل معمای که بودی؟

خونا به فشان از بُنِ مژگان که گشتی؟

[...]

۱۰ بیت
صابر همدانی
 

صابر همدانی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷

 

اگر فکر دل زاری نکردی

به عمر خویشتن، کاری نکردی

تو را از روز آزادی چه حاصل؟

که رحمی بر گرفتاری نکردی

نچینی گل ز باغ زندگانی

[...]

۱۰ بیت
صابر همدانی