گنجور

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - در شرح گرفتاری و مدح عبدالحمید احمد بن عبدالصمد

 

چون از فراق دوست خبر دادم آن غراب

رنگ غراب داشت زمانه سیاه ناب

چونانکه از نشیمن بر بانگ تیر و زه

بجهد غراب ناگه جستم ز جای خواب

از گریه چون غرابم آواز در گلو

[...]

۲۶ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۷ - مدح ملک ارسلان بن مسعود و ذکر خیر بونصر پارسی

 

این عقل در یقین زمانه گمان نداشت

کز عقل را ز خویش زمانه نهان نداشت

در گیتی ای شگفت کران داشت هر چه داشت

چون بنگرم عجایب گیتی کران نداشت

هر گونه چیز داشت جهان تا به پای داشت

[...]

۲۶ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - مدیح کمال الدوله سلطان شیرزاد

 

ز بار نامه دولت بزرگی آمد سود

بدین بشارت فرخنده شاد باید بود

نمونه ای ز جلالت به دهر پیدا شد

ستاره ای ز سعادت به خلق روی نمود

به باغ دولت و اقبال شاخ شادی رست

[...]

۲۶ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۳ - ستایش ملک ارسلان

 

ز سر گیتی پیر بوده جوان شد

که سلطان گیتی ملک ارسلان شد

زمین پادشاهی جهان شهریاری

کزو تاج خورشید و تخت آسمان شد

قران را ازین فخر برتر نباشد

[...]

۲۶ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - باز در مدح او

 

از جور زمانه را جدا کرد

با عدل به لطفش آشنا کرد

آن شاه که تخت مملکت را

چون چشمه مهر پرضیا کرد

عادل ملکی که ایزد او را

[...]

۲۶ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۹ - هم در ستایش او

 

رسید عید و من از روی حور دلبر دور

چگونه باشم بی روی آن بهشتی حور

مرا که گوید کای دوست عید فرخ باد

نگار من به لهاورد و من به نیشابور

ره دراز و غریبی و فرقت جانان

[...]

۲۶ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۹ - مدح سیف الدوله محمود و تهنیت فتح اگره

 

دو سعادت به یکی وقت فراز آمد تنگ

یکی از گردش سال و یکی از شورش جنگ

ما از این هر دو به شکر و به ثنا قصد کنیم

زانکه انده شد و شادی سوی ما کرد آهنگ

ماه نوروز دگر بار به ما روی نمود

[...]

۲۶ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۲ - مدح امیر ابوالفرج نصر بن رستم

 

خجسته بادا بر خواجه عمید اجل

خجسته عید رسول خدای عزوجل

عماد ملک و ملک بوالفرج مفرج غم

که هم عماد جلالست و هم عمید اجل

اساس نصرت نصربن رستم آن که به دوست

[...]

۲۶ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۶ - تهنیت جلوس ملک ارسلان

 

به عون ایزد روز رفته از شوال

برآمد ز فلک دولت آفتاب کمال

گذشته پانصد و نه سال تازی از هجرت

زهی مبارک ماه و زهی مبارک سال

جهان به عدل بیاراست آن بزرگ ملک

[...]

۲۶ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۰۱ - گله از خلف وعده خواجه بوطاهر

 

من که مسعود سعد سلمانم

زانچه گفتم همه پشیمانم

زانکه خواجه مرا خداوندست

خویشتن را غلام او دانم

به همه وقت شکر او گویم

[...]

۲۶ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۵۸ - همورا ستوده است

 

تهنیت عید را چو سرو خرامان

از در خرپشته اندر آمد جانان

بو یا زلفش به بوی عنبر سارا

رنگین رویش به رنگ لاله نعمان

کرده به شانه دو تاه سیصد حلقه

[...]

۲۶ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۵۹ - باز در مدح آن شهریار

 

به سوی هند خرامید بهر جستن کین

رکاب خسرو محمود سیف دولت و دین

گشاده چتر همایون چو آسمان بلند

کشیده رایت عالی بر اوج علیین

قرار برده ز برنده خنجر هندی

[...]

۲۶ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۵ - به خواجه ناصر

 

خواجه ناصر خدای داند و بس

کآروزی تو تا کجاست مرا

من چو رفتم تو هیچ کردی یاد

صحبت من بگوی راست مرا

کار چونست مر تو را کامروز

[...]

۲۶ بیت
مسعود سعد سلمان
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۸ - صفت کودک جعبه زن

 

جعبه کودک خویش دلکش

راه اشکر همی سراید خوش

چون فرو راند زخمه بر جعبه

هر که بشنید گرددش سغبه

یک زمانی سماع گرم کند

[...]

۲۶ بیت
مسعود سعد سلمان