ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳
ساقی بده آن شراب گلگون را
کز گونه خجل کند طبر خون را
خواهی که رخ تو رنگ گل گیرد
از کف منه آن شراب گلگون را
ناخوش نتوان گذاشت بی باده
[...]
ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶
روی من چین از فراق آن نگار چین گرفت
عیش من تلخی ز عشق آن لب شیرین گرفت
این دل ناشاد من زان زلف چون شمشاد او
آن همی گیرد که فرهاد از غم شیرین گرفت
گر در آتش هیچ کس مسکن نگیرد پس چرا
[...]
ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۳
ایا به محمدت و بر و مکرمت معروف
خط علوم و ادب را شمایل تو حروف
رشید ملک، ادیب عمید، زین الدین
چو دین به هر صفتی کز ثنا رود موصوف
محل کلک تو را رتبت زمین و زمان
[...]
ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۵
زحد گذشت و به غایت رسید و بی مر شد
جفای اختر و قصد سپهر و جور فلک
جفا و جور جهان را یکی است میر و ملک
بلا و قصد فلک را یکی است دیو و ملک
زمانه از همگان بر من است مستولی
[...]
ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۱
ای اختیار دین و سخا اختیار تو
تو افتخار خلق و به خود افتخار تو
حاصل شود مراد دو عالم به یک نظر
آن را که دید طلعت تو روز بار تو
ایزد گواست بر من و بر اعتقاد من
[...]
ادیب صابر » دیوان اشعار » ملحقات » قصاید » شمارهٔ ۹
مشک است توده توده نهاده بر ارغوان
زلفین حلقه حلقه آن ماه دلستان
زان توده توده، توده مشک آیدم حقیر
زین حلقه حلقه، حلقه تنگ آیدم جهان
چون قطره قطره آب لطیف است عارضش
[...]
ادیب صابر » دیوان اشعار » ملحقات » قصاید » شمارهٔ ۱۱
ای نموده تیره تیره سلسله بر ارغوان
وی کشیده خیره خیره، غالیه بر گرد آن
هر زمان زان تیره تیره تیره روی ابر و میغ
هر زمان زان خیره خیره خیره بوی مشک وبان
رسته داری رشته رشته زیر گوهر در ناب
[...]