گنجور

مجد همگر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴

 

نهادم از بن هر موی برکشد فریاد

ز دوستان که ز من‌شان همی نیاید یاد

خروش برکشم از دل چو کبک در دم باز

بنالم از همه رگها چو چنگ در ره باد

اگر زمانه چنین بدنهاد شد با من

[...]

۳۲ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۴

 

کمر می بندی ای یار سپاهی

مگر کاندر بسیج برگ راهی

مرو راه جفا و دوری ارچه

به روی رفتن بود رای سپاهی

کنی دعوی که ما هم زین سفرهاست

[...]

۳۲ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲

 

از رخت لاله در نظر روید

وز غمت خار در جگر روید

قدت ار سایه بر زمین فکند

خشک و تر سرو غاتفر روید

ور فتد آب لعل تو بر خاک

[...]

۳۲ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶

 

چه افتری چه محال است این دروغ گفت

که شد فرشته عرشی و فرش خاکی جفت

هزار گنج معانی شد آشکار گر او

ز روی صورت در کنج خاک رخ بنهفت

ز منبع حکم الماس نطق دربارش

[...]

۳۲ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۴

 

شاها همای فتح و ظفر روز معرکه

با شاهباز رایت تو همنشین بود

هر جا که مرکب تو رود ابر کردگار

چون سایه با رکاب و عنانت قرین بود

بر هر زمین که نعل سمندت گذار کرد

[...]

۳۲ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۹

 

کریم پارس و اصیل عراق شمس الدین

زهی که ملک ز نام تو یافته اعزاز

توئی که فکر تو گر بر فلک گذار کند

زلوح چرخ بخواند همه دقایق راز

براق قدر تو گر سرکشد ز عالم کون

[...]

۳۲ بیت
مجد همگر