گفتم تو کیستی کاین احسان به من نمودی

گفتا به ذات پاکم حق باصر است و اعرف

گفتم تو پیر عشقی ای شیخ پاکدامن

گفتا تو طفل راهی ای کودک مزلف

گفتم جلال دینی گفتا جلال یزدان

[...]

ابوالفتح اسکندری گفته است

کلامی بلفظ دری گفته است

مپندار کز گفته آدمی است

که این داستان را پری گفته است

ابوالفتح اسکندری این کلام

[...]

خواجه سعدالملک بر فحش اشتهایی تام دارد

زآنکه بیمار است و طبعا میل بر دشنام دارد

نی حقیقت نی صفت دارد نه غیرت نه تعصب

نه حمیت نه شرف نه آبرو نه نام دارد

گه پی شهباز گیرد در هوا پرواز گیرد

[...]

جواب نامه ام از نزد دوست دیر آمد

دلم ز دیری آن از حیات سیر آمد

بلی چگونه دلی از حیات گردد سیر

که زیر حلقه گیسوی او اسیر آمد

رهائی دل از آن بند زلف ممکن نیست

[...]

ای فتنه کفر و خصم ایمان

غارتگر کافر و مسلمان

دیدار تو آفت خرد شد

چو بسمله در فرار شیطان

یا زهر هلاکی از دو بادام

[...]

چو سیف الدوله از سلسال باقی

ریاض احمدی را گشت ساقی

حمیت ساخت با غیرت تحالف

مروت کرد با همت تلاقی

ترقی یافت روح علم از آن پس

[...]

ایا خجسته دبیری که کلک مشکینت

سواد مقله بن مقله گشت در توقیع

رهین طبع بلیغت فرزدق است و جریر

غلام کلک رشیقت حریری است و بدیع

رفیعتر ز تو در روزگار نشناسم

[...]

کسی بر حکم بین الناس بگزین

که گویندت نیایی خوبتر زین

سزای مسند است آن پاک طینت

که باشد فضلش افزون از رعیت

دم خصمش نسازد تار و تیره

[...]

کجا شد فریدون زرین کلاه

کجا شد منوچهر گیتی پناه

کجا کیقباد آن یل سرفراز

کجا شاه کاوس دشمن گداز

کجا رفت کیخسرو تاجدار

[...]

در این کار بودند کارآگهان

که ناگاه جاسوسی آمد نهان

فرود آمد آنجا به مانند پیک

بگفتا که خانم سلام علیکم

نشستیه تا کی چنین بی خبر

[...]

روز آدینه وقت بانگ خروس

چوبداری بری شد از گروس

گله گوسفندش اندر پیش

چپش و شاک ریخته و بز و میش

خاره و سنگ سفته با سم بز

[...]