فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۸
ای لاله رخ مرو دلم از هجر خون مکن
بر داغ عشق درد جدایی فزون مکن
اسباب عزم راست مکن سرو من بخود
قد مرا ز بار مصیبت نگون مکن
در هجر آفتاب رخ خویش چون شفق
[...]
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۳
بی غرض در هستیم آتش نزد شوق گلی
کرد از خاکسترم هر ذره را بلبلی
ای صبا گم شد دل آشفته ام بالله بجو
مو بمو هر جا که بگشایی زبان کاکلی
با خیال زلف او از بس که مالیدم بچشم
[...]
فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۸
ای دل ملال گوشه عزلت هزار بار
بهتر ز همنشینی هر یار و آشناست
هر یار و آشنا که شود همدم کسی
یا از جماعت فقرا یا ز اغنیاست
گر منعم است و صاحب نعمت هر آینه
[...]
فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۱۰
گفت احمد حیدر است از من چو هارون از کلیم
این بیان شرک امر و کمال عزت است
ای که می گویی علی را در نبوت نیست دخل
مشرک امر نبوت نیست حفظ ملت است
شهرتی دارد که چون می رفت از دنیا رسول
[...]
فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۲۳
نوجوانان را خدا در اول نشو و نما
چون ملک از هر خلل پاک و مطهر آفرید
شدت تکلیف و طاعت را از ایشان رفع کرد
بر دل احباب نقش طاعت ایشان کشید
بی تردد نعمت جنت بر ایشان وقف شد
[...]
فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۳۵
دو گروهند خلق این عالم
علمایند و مردم جاهل
جاهلان شعر را نمی دانند
زانکه هستند از هنر غافل
پیش عالم خطاست گفتن شعر
[...]
فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۴۲
فضیلت نسب و اصل خارج ذاتست
بفضل غیر خود ای سفله افتخار مکن
بانتساب سلاطین و خدمت امرا
که زایلست مزن تکیه اعتبار مکن
بصنعتی که درو هست شرط صحت دست
[...]
فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۴۵
اگر چه داشت ز کیفیت جمیع لغت
خبر ز غایت عرفان صفای طبع نبی
شرف نگر که فرستاد حضرت ایزد
ز بهر نسبت ذاتش کلام را عربی
بعلم اوست معاصی جهالت بوجهل
[...]