گنجور

 
۱
۲
۳
۱۳
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸ - آغاز داستان فرامرز پور رستم زال و بانو گشسب خواهر او

 

به اندک زمانی چنان شد دلیر

که زنهار ازو خواستی نره شیر

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸ - آغاز داستان فرامرز پور رستم زال و بانو گشسب خواهر او

 

نبود این سخنشان به دل جای‌گیر

ز پندش نیامد سخن دلپذیر

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹ - ملاقات کردن فرامرز و بانوگشسب

 

بدوزم به تیرت چو سوزن حریر

که تا پر بر آری تو از پر تیر

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹ - ملاقات کردن فرامرز و بانوگشسب

 

بغرید باز آن سوار دلیر

برآشفت مانند چون نره شیر

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲ - زخم زدن بانو گشسب بر رستم

 

ببوسید روی فرامرز شیر

نشستند شادان در آن آبگیر

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲ - زخم زدن بانو گشسب بر رستم

 

یکی روز بانوی گرد دلیر

بگفت با فرامرز سالار شیر

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳ - اندر شکار رفتن فرامرز با بانو گشسب

 

گزیدند سرچشمه ای دلپذیر

کشیدند از آن خسروانی سریر

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸ - زنهار خواستن سه پلوان از بانو گشسب

 

در این بیشه زان آمدستم دلیر

مرا نیست اندیشه از پیل و شیر

۱ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 
 
۱
۲
۳
۱۳
 
تعداد کل نتایج: ۲۵۰