سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
از آن نعره افتاد قارون به جوش
برآورد گُرز گران را به دوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
ازین گفته خونش برآمد به جوش
به زین اندر آمد بزد یک خروش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
برانگیخت باره برآمد به جوش
بیامد به نزد گلیمینه گوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
چو بشنید از و این گلیمینه گوش
چو جوشنده دریا برآمد به جوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
همان دم برآورد البرز جوش
گرفتش دو گوش گلیمینه گوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
بخندید البرز گفتا خموش
تو در کوه رو با گلیمینه گوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
چو گودرز بشنید گشت او خموش
به که رفت او با گلیمینه گوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
به گودرز گفتا گلیمینه گوش
که چندین به دستان چه داری خروش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
ازین بد که آمد گلیمینه گوش
به نزدیک آن پیره سر پر خروش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸ - آغاز داستان فرامرز پور رستم زال و بانو گشسب خواهر او
به نامست آن شاه پر طور طوش
جهان سوز دختر به فر و به هوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹ - ملاقات کردن فرامرز و بانوگشسب
چو دریا دل بانو آمد به جوش
فرامرز چون شیر برزد خروش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰ - جنگ کردن رستم با فرامرز و بانو گشسب (و) آزمودن رستم، ایشان را پنهان داشتن خود را در جنگ
دل رخش را خون درآمد به جوش
برآورد چون شیر شرزه خروش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳ - اندر شکار رفتن فرامرز با بانو گشسب
پس آنگه نشستند با ناز و نوش
برآورد جام از سرای سروش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶ - عاشق شدن شیده پسر افراسیاب بر بانو گشسب در میدان شکار
چو شیری دل شیده کردی خروش
از آن عشق بانو همی شد ز هوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸ - زنهار خواستن سه پلوان از بانو گشسب
زایوان شاهی برآمد خروش
نه دل ماند با نامداران نه هوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۲۶ - شراب خوردن پهلوانان ایران در پیش کیکاوس و بدمستی کردن
سخن رفت از بانوی ماه وش
به وصفش دهان هرکسی کرد خوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۲۸ - تنگ آمدن شاه کیکاوس از پهلوانان ایران و طلب کردن رستم را
همه ملک ایران به جوش و خروش
در و دشت شد مرد پولاد پوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۲۸ - تنگ آمدن شاه کیکاوس از پهلوانان ایران و طلب کردن رستم را
سپه را شد آکنده زان مغزگوش
پرید از سر سروران مغز و هوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۶ - وداع کردن فرامرز از نزد کاوس و تأسف خوردن رستم و پند دادن رستم،فرامرز را
به ماه دی برگ ریزان خروش
برآمد بدین سان که بدرید گوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۶ - وداع کردن فرامرز از نزد کاوس و تأسف خوردن رستم و پند دادن رستم،فرامرز را
هر آن کس که داند سزاوار نوش
زشهدش به تن درنسازد خروش