محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۱۰ - در مدح امام هفتم باب الحوائج حضرت امام موسی کاظم علیه السلام
یار برفت و دور از او، صبر و قرار شد زکف
سیل سرشک از پیش، گشت روان به هر طرف
تا شده از نظر نهان، نقطه ی خال دلکشش
دایره سان به دور دل، اندوه و غم کشیده صف
بی رخ و طُرّه ات مرا، ای مه آفتاب رو
[...]
محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۴۷ - مختوم به مدح شاه ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام
گر به شمشیر توام قتل میسّر میشد
عمرم از زندگی خضر فزونتر میشد
کاش آن روز که دورم ز تو میکرد فلک
روز محشر شده دور فلکی سر میشد
آستین گر نشدی سدّ ره سیل سرشک
[...]
محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۷۳ - ایضاً در منقبت شاه ولایت مآب حضرت ابو تراب علیه السلام
چون ماه رخت به خواب بینم
در تیره شب آفتاب بینم
من آن چه کنم گناه باشد
تو آن چه کنی ثواب بینم
در دور لبت، مدام خود را
[...]
محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۹۴ - در مدح وزیر عدلیه غلامحسین خان غفاری
آگهی دیگر چهها ای غارت جان کردهای
زلف را آشفته و خلقی پریشان کردهای
بر رخ خورشیدوَش افکندهای مشکین نقاب
روز ما را تیرهتر، از شام هجران کردهای
ای کمانابرو، ز شرّ غمزهات افغان که باز
[...]
محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۱۱۶ - در مدح آقا سید صادق طباطبایی
فرخنده باد نوروز بر قبلهٔ خلایق
فرخ سلیل احمد مولی الکرام صادق
آن خواجه ی که آمد چون قلب صافی وی
دامان همتش پاک زآلایش علایق
هر روز او چو نوروز فرخنده باد و فیروز
[...]
محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۱۱۸ - مختوم به مدح قنبر علی مرتضی علیه السلام
بشنو پند من ای خواجه بسی سود بری
پرده بر عیب کسان پوش و مکن پرده دری
باده نوشیدن در پرده شب های دراز
خوشتر از پرده دری باشد و ورد سحری
ای که دور تو به آزار کسان می گذرد
[...]
محیط قمی » هفت شهر عشق » شمارهٔ ۱۲۰ - و له ایضاً علیه الرحمه
چشم آن دارم کز آن آتش که بر تن میزنی
شعلهای بر جان زنی آن دم که دامن میزنی
از همان آتش که زد در خرمن پروانه شمع
از تجلی هر زمان ما را، به خرمن میزنی
حاضرم در بندگی بر هرچه فرمان میدهی
[...]