گنجور

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶ - در مدح قاضی عبدالودود غزنوی

 

آن طبع را که علم و سخاوت شعار نیست

از عالمیش فخر و ز زفتیش عار نیست

جز چشم زخم امت و تعویذ بخل نیست

جز رد چرخ و آب کش روزگار نیست

آن دست و آن زبان که درو نیست نفع خلق

[...]

۳۱ بیت
سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۵ - در تزییفِ علمای دنیاجوی گفته شد

 

ای سنایی! ز جسم و جان تا چند؟

برگذر زین دو بی‌نوا در بند

از پیِ چشم‌زخمِ خوش‌چشمی

هر دو را خوش بسوز همچو سپند

چه کنی تو ز آب و آتش یاد

[...]

۳۱ بیت
سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۶ - در مذمت دشمنان و جاهلان

 

این ابلهان که بی‌‌سببی دشمن منند

بس بُلفضول و یافه‌درای و زَنَخ زنند

اندر مصاف مردی، در شرط شرع و دین

چون خنثی و مخنث نه مرد و نه زنند

مانند نقش رسمی بی‌‌اصل و معنی‌اند

[...]

۳۱ بیت
سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۷۱ - در مدح خواجه مردانشاه

 

در همه ملک ندید از همهٔ مردان شاه

آنچه دید از هنر و ذات و خرد مردانشاه

آنکه گر تقویتی باید ابر از سیرش

ز نمی در وی از خاره دمد مهر گیاه

وآنکه گر تربیتی باید بحر از نکتش

[...]

۳۱ بیت
سنایی
 

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۳ - ما رَأَیْتُ شَیْئاً إِلّا وَ رَأَیْتُ اللهَ فیهِ

 

در جهانی که عالم ثانی است

بی زبانی همه زبان دانی است‌

عاشقان صف کشیده دوشادوش

ساقیان بر کشیده نوشانوش

سالک گرم ر‌و در آن‌بازار

[...]

۳۱ بیت
سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۶۲ - المثل فی الخشوع و حضور القلب فی الصّلوة قصّة امیرالمؤمنین علیه‌السّلام

 

در اُحد میر حیدر کرّار

یافت زخمی قوی در آن پیکار

ماند پیکان تیر در پایش

اقتضا کرد آن زمان رایش

که برون آرد از قدم پیکان

[...]

۳۱ بیت
سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۷۳ - حکایت

 

کور را گوهری نمود کسی

زین هوس پیشه مرد بوالهوسی

که ازین مُهره چند می‌خواهی

گفت یک گرده و دو تا ماهی

نشناسد کسی چه داری خشم

[...]

۳۱ بیت
سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۱۴ - اندر مذمّت دنیا و وصف ترک او

 

کی بود جز به چشم ابله‌وش

آنکه او جان و دین ستاند خوش

شرب او شر دهد خورش خواری

سیم او سم دهد زرش زاری

تا کی از لاف و از ستیزهٔ تو

[...]

۳۱ بیت
سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فی‌الغرور و الغفلة والنسیان و حبّ‌الامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیان‌الموت والبعث والنشر » بخش ۲۶ - حکایت در محبّت و دوستی خالص

 

دوستی دوست را مهمان شد

دوست حاضر نبُد پشیمان شد

گفت زن را که کدخدایت کو

زن ورا گفت گفتنی بر گو

گفت پیش آر کیسهٔ زر و سیم

[...]

۳۱ بیت
سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۳۵ - در سیاست پادشاه

 

ملک چون بوستان نخندد خوش

تا نگرید سنان چون آتش

بکن از خون دشمن آلوده

تیغهای نیام فرسوده

حلهٔ لعل پوش ناچخ را

[...]

۳۱ بیت
سنایی
 

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین » بخش ۲۶ - اندر مذمّت خویش صوفی گوید

 

باز اگر خویش باشدت صوفی

او خود از هیچ روی لایوفی

خانه ویران کند به لیل و نهار

گه بشکرانه گه به استغفار

نیم شب هر شبی به خانهٔ خویش

[...]

۳۱ بیت
سنایی