دشمن و دوست بگو با هم در ساخته ایم
ساغر حوصله را شیر و شکر ساخته ایم
چقدر سرو ببالد که درآید به نظر
قد رعنای تو را مد نظر ساخته ایم
چمن الفت و آیینه حیرت داریم
ننگ ما بی سر و پایان چقدر ساخته ایم
بازوی کوهکن و تیشه الماس کجاست
بیستون دگر از لخت جگر ساخته ایم
گل آیینه به خورشید کند ناز اسیر
نامش از یاد رخی باغ نظر ساخته ایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.