پیمان توبه در صف مستان شکسته ایم
پیمانه ای بیار که پیمان شکسته ایم
حیرت دلیل و کعبه مقصود دور و ما
در پای سعی خار مغیلان شکسته ایم
آن نخل تازه ایم که از تندباد غم
سر تا قدم چو زلف پریشان شکسته ایم
از ضعف طالع است که بر روی روزگار
پیوسته همچو رنگ اسیران شکسته ایم
ای عندلیب از چه شدی خصم جان ما
شاخ گلی مگر زگلستان شکسته ایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از شکستن پیمانهای گذشته و تجربههای تلخ سخن میگوید. او به شرایط سختی که موجب پریشانی و ویرانی روح و جانش شده اشاره میکند و از عواطف خود در این وضعیت lament میکند. ماجرای عشق و غم نیز در این شعر وجود دارد و شاعر از ناپایداری و ضعف خود در برابر مشکلات زندگی سخن میگوید. در انتها، به یک پرنده (عندلیب) اشاره میکند و از او میپرسد که چرا به او آسیب رسانده است، در حالی که از زیباییها و شگفتیهای طبیعت نشأت میگیرد. کل اشعار بر اساس تلخی تجربهها و شکستها شکل گرفته است.
هوش مصنوعی: ما به خاطر خوشگذرانی و مستی، عهد و پیمان خود را فراموش کردهایم. حالا بیا یک لیوان بیاور تا این عهد نادیدهامان را فراموش کنیم.
هوش مصنوعی: ما در جستجوی هدف و حقیقت هستیم، و با وجود تمام چالشها و مشکلات، هرگز از تلاش و کوشش دست نمیکشیم.
هوش مصنوعی: ما مانند نخل جوانی هستیم که در طوفان غم، تمام وجودمان به هم ریخته و پریشان شده است.
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که ما به خاطر بدبیاری و شرایط نامساعد زندگی، همیشه مانند افرادی که در بند و اسیرند، دچار ناامیدی و بیرمقی هستیم. به عبارت دیگر، مشکلات و چالشهای روزگار ما را به حالتی از پریشانی کشانده است.
هوش مصنوعی: ای بلبل، چرا دشمن جان ما شدهای؟ آیا به خاطر آن است که از باغ گل چیدهایم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.