گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اسیر شهرستانی

گل پژمرده، رنگی غیر حسرت برنمی‌دارد

دل افسرده، داغی جز خجالت برنمی‌دارد

شهید جلوه او خاطر آسوده‌ای دارد

که خوابش سر ز بالین تا قیامت برنمی‌دارد

ندانم چون کریم از خجلت سائل برون آید

دلی تا خون نگردد رنگ منت برنمی‌دارد

دل دیوانه از قید عالم رسته‌ای دارم

که ناز مهر و تمکین عداوت برنمی‌دارد