آهم از بس که آتشین است
با ناله من اثر قرین است
نه عقل به من گذاشت نه دین
چشمت که بلای عقل و دین است
در مصحف عارضت به خوبی
ابروی تو آیت مبین است
آن خال سیه نگر که چون مور
در مزرع حسن خوشه چین است
افسوس که وصل دلبران را
خصمی چون هجر در کمین است
جان می کنمت نثار امشب
آن نقد که حاضر است این است
بیگانه ننگ و نام گشتم
خاصیت عشق اسیر این است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه شاعر است. او از شدت عشق و درد ناشی از جدایی صحبت میکند و میگوید که با وجود عقل و دین، چشمان معشوقش او را در اوج شور و شوق قرار داده است. ابروی معشوقش را به عنوان نشانهای از زیبایی و کمال توصیف میکند و از خال سیاه او که زیباییاش را تکمیل میکند، یاد میکند. شاعر به حسرت جدایی از معشوق اشاره میکند و بیان میکند که آماده است جانش را برای وصال معشوق فدای کند. در نهایت، او به تأثیر عشق بر هویتش اشاره میکند که باعث شده بیگانه و ناآشنا با خودش شود.
هوش مصنوعی: آه من به خاطر آتشینیاش، با نالهام درهم تنیده و تأثیرگذار است.
هوش مصنوعی: نه عقل مرا یاری کرد و نه دین تو، چون تو خود باعث آسیب به عقل و دین من شدهای.
هوش مصنوعی: در متن مقدس، زیبایی ابروی تو به روشنی نشاندهندهای از آیات الهی است.
هوش مصنوعی: نگاهی به آن خال سیاه بینداز که مانند موری است که در دشت زیبایی، خوشههای زیبا را میچیند.
هوش مصنوعی: متاسفانه، برای رسیدن به وصال و نزدیکی به دلبرها، همیشه یک دشمن بزرگ به نام جدایی در کمین است.
هوش مصنوعی: امشب تمام وجودم را فدای آن چیزی میکنم که اکنون در دسترس است.
هوش مصنوعی: عشق باعث شده است که من از خودم دور شوم و به فردی بیگانه و ناپسند تبدیل گردم. این وضعیت که توسط عشق به وجود آمده، نتیجه خاصی است که در دل فردی عاشق رخ میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با اهل خرد جهان بکین است
مرد هنری از آن غمین است
آن کو به بر خرد مهین است
زین ازرق بی خرد کهین است
بر هر که نشانی از هنر هست
[...]
روی تو به حسن حور عین است
کوی تو بهشت راستین است
از بهر نثار خاک پایت
چون دست دلم در آستین است
رخسار تو لاله ربیع است
[...]
من کاین شکرم در آستین است
ریزم که حریف نازنین است
آنجا همه شیر و انگبین است
این جا بنگر که همچنین است
ساقی غِلمانِ ماه روی اند
شیر و می و شهد و حور عین است
از مجلس ما اگر درآیی
[...]
زلف سیه تو مشک چین است
بالای تو سرو راستین است
لعل تو نگین خاتم حسن
وان خط تو نقش آن نگین است
گر موم بود میان خاتم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.