گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اسیر شهرستانی

داغ تو ز بسکه سینه تاب است

اشکم ز گل رخت گلاب است

دیدیم ز دور گرد مجنون

آسایش مرگ اضطراب است

خندی به دل شکسته ما

این نقش نگین آفتاب است

قحط است نیاز و شور ناز است

پیکان بتان دل کباب است

از فیض غبار کشتگانت

هر ذره طلسم آفتاب است

با هستی و نیستی چه داری

مخموری و مستی شراب است؟

 
 
 
سعدی

آن ماه دو هفته در نقاب است

یا حوری دست در خضاب است

وان وسمه بر ابروان دلبند

یا قوس قزح بر آفتاب است

سیلاب ز سر گذشت یارا

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
ناصر بخارایی

نقل است لب تو یا شراب است

یا آتش و دل از او کباب است

یک قطره ز جام توست دریا

یک ذره ز حسنت آفتاب است

شمعی تو و دیده جای تاریک

[...]

شاه نعمت‌الله ولی

این شیشهٔ ما پر از گلاب است

گفتیم گلاب و در کل آب است

آب است و حباب این می و جام

آبش می و جام ما حباب است

نقشی که خیال غیر بندد

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از شاه نعمت‌الله ولی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه